فهرست مطالب
13 دی ماه 1357 در چنین روزی؛ کنفرانس گوادلوپ با حضور سران چهار قدرت بزرگ غرب به پیشنهاد فرانسه برای بررسی رویدادهای ایران و آینده برگزار شد.
جهان در روزی که گذشت؛
به گزارش ره آورد نیوز، 13 دی ماه 1357 مصادف با 3 ژانویه 1979 میلادی، در کنفرانس گوادلوپ، جیمی کارتر رییس جمهور وقت آمریکا، هلموت اشمیت، صدراعظم اسبق آلمان غربی، جیمز کالاهان، نخست وزیر انگلستان و ژیسکار دستن، رییس جمهور وقت فرانسه، با هدف حفظ منافع خود در ایران، به تبادل نظر پرداختند.
گوادلوپ کجاست؟
«گوادلوپ» نام یکی از دو جزیره کوچک و زیبایی است که در غرب اقیانوس اطلس و در قسمت شرق دریای کارائیب واقع شده. این جزیره با وسعت 1870 کیلومترمربع و 360 هزار نفر جمعیت به دولت فرانسه تعلق دارد.
کنفرانس مهمی که در 1357 شمسی در این جزیره برگزار شد، به مناسبت نام جزیره «کنفرانس گوادلوپ» نام گرفت.
در گوادلوپ چه گذشت؟
سران کشورهای غربی که از اوضاع و وقایع داخلی ایران و درماندگی محمدرضا شاه آگاهی داشتند، در کنفرانس گوادلوپ به میزبانی فرانسه شرکت کردند.
این کنفرانس در حالی برگزار میشد که شاپور بختیار به تازگی از سوی شاه به نخستوزیری انتخاب شده و شاه نیز هنوز ایران را ترک نکرده بود.
در کنفرانس گوادلوپ که به ابتکار فرانسه بود، کارتر معتقد بود، به علت وضعیت حاکم بر ایران، دیگر امکان حمایت از شاه وجود ندارد.
وی توانست، سران سه کشور دیگر حاضر در گوادلوپ را با خود همراه سازد و برای ارتباط با دولت بعد از رژیم پهلوی، به برنامهریزی بپردازند.
ضمن آن که ژیسکار دِستن امیدوار بود با توجه به حضور آیت الله خمینی ره در فرانسه، بتواند نقش واسطه با نیروهای مخالف رژیم شاهنشاهی را ایفا نماید.
با شکل گیری این کنفرانس و سپس نتایج آن، محمدرضا پهلوی که تصمیم به خروج از ایران داشت، کار خود را به کلی تمام شده دید و متوجه شد که دیگر حمایتهای پیشین غرب برای او و رژیم شاهنشاهی وجود ندارد.
از سمت چپ، هلموت اشمیت صدراعظم آلمان غربی، جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا، والری ژیسگاردستن رئیس جمهور فرانسه، جیمز کالاهان نخست وزیر بریتانیا
نتایج کنفرانس گوادلوپ
صبح روز پنجشنبه 14 دیماه 1357، ژانویه 1979، ابتدا ژیسکاردستن، جمیز کالاهان، نخستوزیر انگلستان و هلموت اشمیت صدر اعظم آلمان فدرال و سپس کارتر به همراه زبیگنیف برژینسکی، مشاور امنیت ملی رییس جمهور امریکا وارد جزیره شدند.
رهبران پس از رفع خستگی عازم ساحل دریای کارائیب شدند. در نزدیکی ساحل، آلاچیق ساده و کوچکی قرار داشت که در زیر آن یک میز کنفرانس و چهار صندلی از پیش آماده و تزئین شده بود.
موضوعاتی متنوع، اما مهم در دستور کار کنفرانس قرار گرفته بود: جنگ کامبوج و خشونتهای آفریقای جنوبی، نفوذ روزافزون شوروی در خلیجفارس و کودتای افعانستان؛
اما مباحث مربوط به اوضاع بحرانی ایران و سرنوشت مبهم شاه، از اهمیت خاصی برخوردار بود.
در آغاز بحث، ژیسکاردستن از جیمز کالاهان خواهش کرد که موضوع ایران و وضعیت شاه را برای همتایانش تشریح و موضع کشورش را در این خصوص بیان کند.
کالاهان نیز با استناد به اطلاعات گستردهای که از طریق سفیر انگلستان در ایران بدست آورده بود و با واقعبینی به تحلیل وضعیت نابسامان سیاسی ایران پرداخت و گفت:
«شاه از دست رفته و دیگر قادر به کنترل اوضاع نیست. راه حل واقعی برای جانشینی او هم وجود ندارد. مردان سیاسی که در میدان ماندهاند تواناییهای محدودی دارند. به علاوه بیشتر آنها با رژیم ارتباطاتی داشتهاند و آلوده به مسایل و مشکلات این رژیم هستند. آیا ارتش میتواند در این میان یک نقش انتقالی ایفا کند؟ نه! ارتش فاقد تجربه سیاسی است و فرماندهان آن هم به شاه وفادارند.»
هلموت اشمیت با دقت و توجه خاصی به اظهارات کالاهان گوش داد، ولی هیچ سخنی به میان نیاورد.
آنگاه ژیسکاردستن براساس اطلاعاتی که میشل پونیا توسکی نماینده مخصوص او طی سفر چند روزه خود به ایران برای او فرستاده بود، تلاش کرد تا سران دول غربی را متقاعد کند که از شاه پشتیبانی کنند.
او دو خطر عمده را به سران گوشزد کرد: به نظر او خطر سقوط شاه و احتمال مداخله شوروی، مهمترین عللی بودند که باید دولتهای غربی در جلوگیری از وقوع آنها میکوشیدند، او اضافه کرد که شاه از وی تقاضا کرده است برای کاستن از فشار شوروی به طور مشترک اقدام کنند.
مطالب مرتبط…
سفر مخفیانه ژنرال هایزر به تهران
او معتقد بود باید از طرف سران به شوروی هشدار داده شود تا شورویها بدانند که این سران مستقیماً درگیر و نگران اوضاع هستند.
او مجدداً تاکید کرد که باید از شاه پشتیبانی شود. زیرا با وجود این که شاه تنها شده ولی دید واقعبینانهای به مسایل دارد.
تنها نیرویی که او در برابر جریان مذهبی، در اختیار دارد، ارتش است. از طرف دیگر این امکان وجود دارد که مشکلات فزاینده اقتصادی در سطح طبقه متوسط که تعداد آنها در تهران زیاد است و از نفوذ قابل توجهی هم برخوردارند تغییر به وجود آورد و ابتکار سیاسی را در آینده ممکن سازد.
کارتر که تا این لحظه گوش فرا میداد، رشته سخن را به دست گرفت و گفت: “اوضاع ایران به کلی تغییر کرده، شاه دیگر نمیتواند بماند مردم ایران دیگر او را نمیخواهند و دولتمرد توانایی در ایران باقی نمانده است که حاضر به همکاری با او باشد، اما جای نگرانی نیست نظامیها هستند.
آنها قدرت را به دست خواهند گرفت. بیشتر فرماندهان نظامی ایران در مدارس ما تحصیل کردهاند و فرماندهان و رؤسای ارتش ما را خوب میشناسند. آنها حتی یکدیگر را به اسم کوچک صدا میکنند.”
در حالی که حاضرین از سخنان کارتر متعجب شدند او سعی میکرد که آنان را در این زمینه متقاعد کند. کنفرانس گوادلوپ پس از دو روز در 17 دیماه 1357 پایان یافت.
در 21 دیماه سایروس ونس — وزیر خارجه امریکا — به عنوان سخنگوی چهار کشور شرکتکننده در کنفرانس گوادلوپ به روزنامه نگاران گفت: “شاه در نظر دارد تعطیلات خود را خارج از ایران بگذارند و دولت ایالات متحده نیز این تصمیم شاه را تایید میکند. آمریکا احساس میکند شاه دیگر در آینده ایران نقشی ندارد.
فریدون هویدا برادر امیرعباس هویدا نخستوزیر ایران و آخرین سفیر ایران در سازمان ملل متحد در این باره مینویسد:
«طبق اطلاعاتی که از کنفرانس سران چهار کشور در گوادلوپ به دستم رسیده، در آنجا صدراعظم آلمان و نخستوزیر انگلیس بر حمایت از شاه پافشاری داشتند، ولی کارتر و ژیسکاردستن برعکس معتقد بودند که به خاطر وضعیت حاکم بر ایران دیگر امکان ادامه حمایت از شاه وجود ندارد. به هر حال هدف مذاکراتشان هم جز این نبود که با هم برای انتخاب بهترین راه در جهت حفظ منافعاشان در ایران به توافق برسند.»
در پایان هرچه بود، سران کشورهای غربی در این کنفرانس به این نتیجه رسیدن که عمر سیاسی محمدرضا شاه پهلوی در ایران به پایان رسیده است.
پی نوشت:
کنفرانس گوادلوپ و انقلاب ایران ابوالفتح مومن
6 نظر
تعقيب: سفر مخفیانه ژنرال هایزر به تهران - سایت خبری تحلیلی رهآورد
تعقيب: سقوط دولت ازهاری و آغاز به کار دولت شاپور بختیار - سایت خبری تحلیلی رهآورد
تعقيب: تشکیل شورای سلطنت توسط محمدرضا شاه پهلوی - سایت خبری تحلیلی رهآورد
تعقيب: آخرین پادشاه ایران، تهران را ترک کرد - سایت خبری تحلیلی رهآورد
تعقيب: سفر مخفیانه ژنرال هایزر به تهران - سایت خبری تحلیلی رهآورد
تعقيب: کودتای 3 اسفند 1299 و به قدرت رسیدن رضا خان - سایت خبری تحلیلی رهآورد