فهرست مطالب
وینستون چرچیل بیتردید یکی از نامهای عظیم جنگ جهانی دوم بود که فوراً توجه مورخان و افراد عادی را جلب کرد.
جالب اینجاست که بی انصافی نیست که احساسات چرچیل نسبت به هیتلر را در طول جنگ متزلزل توصیف کنیم.
به گزارش ره آورد نیوز، در طول دهه 1930، وینستون چرچیل نگرانی فزایندهای را در مورد احیای ناسیونالیسم آلمانی ابراز کرد.
پس از به دست گرفتن قدرت توسط آدولف هیتلر در سال 1933، چرچیل، ارباب سابق دریا خواستار تقویت نیروی دریایی سلطنتی شد، اما تعداد کمی از بریتانیاییها به او توجه کردند.
ره آورد نیوز را در اینستاگرام دنبال کنید؛ روی نوشته کلیک کنید…
با این حال، همانطور که پیشوای آلمانی از موفقیتی به موفقیت دیگر می رفت، آشکار شد که جاه طلبی نازی ها قابل مهار نیست.
وینستون چرچیل فقط مماشات کنندگانی مانند نخست وزیر، نویل چمبرلین و سفیر ایالات متحده در بریتانیا، جوزف کندی را مورد تمسخر قرار میداد به این دلیل که جاهطلبیهای هیتلر را دست کم گرفته بودند، اما با اعلان جنگ در سپتامبر 1939 وینستون چرچیل سعی کرد اسب وحشی را مهار کند.
هنگامی که او پس از بیست و چهار سال موقعیت خود را به عنوان اولین لرد دریا از سر گرفت، نیروی دریایی به ناوگان پیام داد: “وینستون بازگشته است.”
طبق گزارش موزه ملی بریتانیا، آدولف هیتلر در سال 1925 حزب نازی را با هدف استفاده از ابزارهای دموکراتیک برای رسیدن به قدرت تأسیس کرد. انزجار از معاهده ورسای، رکود بزرگ، بیکاری تودهای و غرور ملی، تعداد فزایندهای از آلمانیها را به سمت او کشاند.
آدولف هیتلر سرمایهداران، کمونیستها و یهودیان را مورد حمله قرار داد. در حالی که هرگز در پارلمان آلمان (رایشتاگ)، به اکثریت دست نیافتند، تا سال 1932 هیتلر و حزب نازی به یک نیروی مهیب تبدیل شدند.
با حمایت محافظهکارانی که از بلشویسم میترسیدند، مردم آلمان در سال 1933 هیتلر را به عنوان صدراعظم آلمان انتخاب کردند.
مطالب مرتبط…
آدولف هیتلر چگونه به قدرت رسید؟
چرا هیروهیتو، امپراتور ژاپن پس از جنگ جهانی دوم محاکمه نشد؟
در اواخر همان سال، پس از آتشسوزی مرموز ساختمان رایشتاگ، هیتلر پیشنهاد لایحهای را رایشتاگ داد که به او قدرت دیکتاتوری میداد. هیتلر اکنون تنها رهبر آلمان – پیشوا – بود.
در واقع، طبق مجله Jacobin در سال 1935، وینستون چرچیل “شجاعت، استقامت و نیروی حیاتی که او را قادر به مقاومت در برابر مخالفانش کرده بود” تحسین کرد.
وینستون چرچیل در همان سال کتاب «معاصران بزرگ» را نوشت. به گفته انجمن بینالمللی، یکی از بحثبرانگیزترین فصلهای کتاب معاصران بزرگ «هیتلر و انتخاب او» بود.
برخی از منتقدان معتقدند که این مقاله حاکی از تایید هیتلر و اقداماتش برای به قدرت رسیدن بود و چرچیل را ریاکار میدانند.
چرچیل در آن نوشت: «کسانی که با آقا هیتلر رو در رو ملاقات کردهاند»، «یک کارمند بسیار شایسته، خونسرد، آگاه با رفتاری دلپذیر، لبخندی خلع سلاحکننده پیدا کردهاند و تعداد کمی از آنها تحت تأثیر قرار نگرفتهاند. یک مغناطیس شخصی ظریف.” هیتلر و نازیهایش مطمئناً «شور وطن پرستانه و عشق به کشور خود را نشان داده بودند».
با این حال، در 22 ژوئن 1941، چرچیل در مورد جنگ شوروی و آلمان سخنرانی کرد که در آن پس از حمله هیتلر به روسیه، گفت: «هیتلر هیولای شرارت است که در شهوت خون و غارت سیری ناپذیر است.”
در نهایت، تاریخ با مهربانی به رابطه، گاهی دیالکتیکی، بین هیتلر و چرچیل نگاه کرده و خواهد داشت.
از طریق اسنادی که به دست ما رسید، مشخص شد که چرچیل می خواست هیتلر را اعدام کند.
طبق اسناد رسمی که به تازگی از طبقه بندی خارج شده است، وینستون چرچیل، نخست وزیر زمان جنگ بریتانیا، در مورد فرستادن آدولف هیتلر روی صندلی برقی با نزدیک شدن به پایان جنگ جهانی دوم، به نتیجه رسیده بود.
خبرگزاری دویچه وله در این مورد توضیح داد که وینستون چرچیل، نخست وزیر بریتانیا در زمان جنگ، به جای محاکمه به اتهام جنایات جنگی، رهبر نازیها را میخواست ببیند که آدولف هیتلر را اعدام کند.
این اسناد که زمانی فوق محرمانه بود، روز یکشنبه توسط آرشیو ملی انگلستان، ولز، و بریتانیا منتشر شد.
این یادداشت ها که بیش از 60 سال به دلیل نگرانی از امنیت ملی از افکار عمومی دور بود، با صورتجلسات رسمی کابینه تفاوت دارد زیرا طعم بحث ها را منعکس می کند و گزارش عمیق تری از روابط و دیدگاه ها ارائه می دهد.
در یکی از جلسات کابینه جنگ در دسامبر 1942، زمانی که سیطره هیتلر بر سرزمین اصلی اروپا در قوی ترین حالت خود بود، چرچیل گفت که “اگر هیتلر به دست ما بیفتد، قطعا او را خواهیم کشت.”