1916 میلادی در چنین روزی، گریگوری افیموویچ راسپوتین، مرد خودخوانده مقدس، توسط اشراف روسی که مشتاق پایان دادن به نفوذ او بر خانواده سلطنتی بودند، به قتل رسید.
به گزارش ره آورد نیوز، 30 دسامبر 1916 مصادف با 9 دی 1295 شمسی، گریگوری راسپوتین مرد مرموز خانواده اشرافی روس توسط اشراف روسیه تزاری به قتل رسید.
راسپوتین، یک دهقان متولد سیبری، که در نوجوانی دچار تغییر مذهبی شده و خود را شفادهنده‌ای با توانایی پیش بینی آینده معرفی می‌کرد.
وی با نشان دادن توانایی خود در جلوگیری از خونریزی فرزند هموفیلی تزار، مورد لطف تزار نیکلاس دوم و تزارینا الکساندرا قرار گرفت.
از آن زمان به بعد، اگرچه راسپوتین به‌خاطر بدجنسی و مستی‌اش به طور گسترده مورد انتقاد قرار گرفت اما تأثیر قدرتمندی بر خانواده حاکم روسیه گذاشت و اشراف، ارتدکس کلیسا و دهقانان را به‌طور یکسان خشمگین کرد.
او به ویژه بر تزارینا، همسر تزار تأثیر گذاشت و شایعه شد که معشوقه اوست.
بیشتر بدانید
هنگامی که نیکلاس برای رهبری نیروهای روسیه در جنگ جهانی اول رفت، راسپوتین عملاً از طریق الکساندرا بر کشور حکومت کرد و فساد و بی نظمی موجود در رومانوف روسیه افزایش یافت.
بدین ترتیب، گروهی از اشراف به رهبری شاهزاده فلیکس یوسپوف، شوهر خواهرزاده تزار و دوک بزرگ، از ترس افزایش قدرت راسپوتین (از جمله، برخی معتقد بودند که او قصد داشت صلح جداگانه‌ای با آلمانی‌ها برقرار کند) وی را در شب 29 دسامبر 1916 به کاخ یوسوپوف کشاندند.
ابتدا، قاتلان احتمالی راسپوتین به وی غذا و شراب پر از سیانور دادند.
وقتی نتوانستند راسپوتین را از طریق سم بکشند، آنها از فاصله نزدیک به او شلیک کردند و او را کشتند.
با این حال، مدت کوتاهی بعد، راسپوتین جان دوباره گرفت و سعی کرد از محوطه کاخ فرار کند.
در نتیجه مهاجمان دوباره به او شلیک کردند و به طرز فجیعی او را مورد ضرب و شتم قرار دادند.
سرانجام، راسپوتین را که هنوز به طور معجزه آسایی زنده بود، بستند و او را در رودخانه ای یخ زده انداختند.
جسد او چند روز بعد کشف شد و دو توطئه گر اصلی، یوسپوف و پاولوویچ تبعید شدند.
اندکی بعد، انقلاب بلشویکی به رژیم امپراتوری پایان داد. نیکلاس و الکساندرا به قتل رسیدند و سلطنت طولانی و رومانوف به پایان رسید.
راسپوتین خیلی راحت همون اول مرده و برای اینکه الکی بگن شیطان بود و ال بود بل بود،و از خرافات و جهل مردم استفاده کنن و قتل راسپوتین رو توجیه کنن،الکی میگفتن هر چی سم خورد نمرد،بعد هر چی گلوله خورد نمرد،و بعد تو آب افتاد بازم تکون میخورد.همیشه یک عده ای از نفهمی اقشار دیگه استفاده میکنن.
قدیم هم وقتی مثلا دو نفر میرفتن صحرا،اگه یکی اون دیگری رو میکشت،برای اینکه بهش شک نکنن،میگفت اجنه کشتنش.مردن هم سریع باور میکردن.
اگر میخواهید هیچ وقت گول نخورید فقط دنبال علوم طببعی برید.علون معنوی هم خوبن ولی خرافات رو با معنویت قاطی نکنید.