روزهای اول جنگ جهانی دوم چه اتفاقاتی افتاد؟

روزهای منتهی به شروع جنگ جهانی دوم در سراسر اروپا با آمیزه ای عجیب از ترس، انتظار و خشم مشخص شد.

به گزارش ره آورد نیوز، جنگ جهانی دوم مرگبارترین درگیری در تاریخ بشریت خواهد بود و تأثیر مخربی بر اروپا و جهان خواهد داشت، اما در اواخر اوت 1939 میلادی ماهیت جنگ آینده هنوز نامشخص به نظر می‌رسید.

در لندن، پاریس، برلین و ورشو، مانورهای دیپلماتیک لحظه آخری به این معنی بود که آینده اروپا مبهم باقی می‌ماند، با این امید که به آرامی می‌توان از یک جنگ اروپایی دیگر با طولانی شدن تابستان جلوگیری کرد.

ره آورد نیوز را در اینستاگرام دنبال کنید؛ روی نوشته کلیک کنید…

در اواخر اوت 1939، تنش حول چشم انداز حمله آلمان به لهستان در حال ایجاد بود.

هیتلر معتقد بود که حمایت بریتانیا و فرانسه از لهستانی‌ها محدود خواهد بود و جنگ، محلی باقی می‌ماند و از این رو از شروع جنگ جهانی دوم در قرن بیستم جلوگیری می‌کند.

با امضای پیمان عدم تجاوز نازی و شوروی توسط یواخیم فون ریبنتروپ، وزیر امور خارجه آلمان و ویاچسلاو مولوتوف، همتای شوروی وی در 23 اوت، هیتلر احساس آزادی کرد تا حمله برنامه‌ریزی شده خود به لهستان را آغاز کند.

اما با امضای قرارداد نظامی بریتانیا و لهستان در دو روز بعد، برنامه‌های تهاجم آلمان به طور موقت متوقف شد.

با این حال، این مکث برای مدت طولانی دوام نیاورد و هیتلر به زودی تاریخ جدید 1 سپتامبر را برای انجام تهاجم اعلام کرد.

در پاسخ، در 27 اوت، دولت لهستان تمام واحدهای ذخیره باقیمانده را بسیج و مناطق مرزی را پاکسازی کرد، و در 29 اوت، نیروهای لهستانی برای آماده شدن برای تهاجم به مواضع “پیشوا” منتقل شدند.

با بازگشت جنگ به اروپا، هیتلر تلاش می‌کرد هرچه زودتر به پیروزی‌هایی برق آسا دست پیدا کند تا مردم آلمان را متقاعد کند که پیروزی نزدیک است.

در آستانه نبرد، رهبری نازی از یک عملیات پرچم دروغین برای کمک به آغاز جنگ جهانی دوم استفاده کرد.

حادثه گلایویتز

در آستانه جنگ جهانی دوم، افکار عمومی آلمان با گزارش‌های نادرست از جنایات احتمالی لهستانی‌ها علیه اقلیت آلمانی در این کشور بمباران شده بود.

آدولف هیتلر سعی می‌کرد بهانه‌ای برای حمله به لهستان پیدا کند تا افکار عمومی مردم آلمان را با خود همراه کند. به همین منظور هیتلر دست به دامن راینهارد هایدریش، رئیس پلیس امنیت آلمان شد.

هایدریش در اوایل ماه اوت تعدادی از افسران اس اس را به هتل Oberschlesien در شهر Gleiwitz در مرز آلمان و لهستان احضار کرده بود.

هدف از این جلسه ایجاد راهی برای توجیه پذیر کردن حمله آلمان به لهستان به عنوان یک اقدام دفاعی بود.

افسران آلمانی با پرچم‌های دروغین چندین عملیات علیه قرارگاه‌های آلمان در مرز انجام دادند؛ در واقع هیتلر با این بهانه تلاش می‌کرد جنگ جهانی دوم را به مردم آلمان بفروشد.

این عملیات شامل حمله به یک پست گمرکی و یک اقامتگاه جنگلداری در سمت آلمانی مرز بود، اما مهم‌ترین عملیات علیه ایستگاه فرستنده رادیویی در گلیویتز آلمان بود.

هایدریش، آلفرد نایوکس – افسر سرویس امنیتی – را به رهبری این حمله منصوب کرد، در حالی که یونیفرم های نظامی لهستانی توسط دریاسالار ویلهلم کاناریس، رئیس آبور (اطلاعات نظامی آلمان) به آنها داده شد تا این عملیات به گردن لهستانی‌ها بیافتد.

مطالب مرتبط…

تمامی سوء قصدهای نافرجام به جان آدولف هیتلر

چرا آلمان در جنگ جهانی دوم دوبار تسلیم شد؟

در بعدازظهر 31 اوت، هایدریش رمز شروع عملیات را داد و عصر همان روز تیمی از افسران امنیتی به ایستگاه رادیویی حمله کردند و پیامی به زبان لهستانی پخش کردند که در آن اعلام شد «ساعت آزادی فرا رسیده است».

با تکمیل عملیات، آلمانی ها با موفقیت یک حمله با پرچم دروغین را در قلمرو خود ترتیب دادند و راه را برای شروع تهاجم به لهستان باز کردند.

شروع جنگ جهانی دوم

در این بین ماشین جنگی آلمان به سرعت به حرکت درآمد. در ساعت 4:45 صبح روز 1 سپتامبر، یک کشتی آلمانی که در نزدیکی دانزیگ، شلزویگ-هولشتاین لنگر انداخته بود، به سمت Westerplatte، یک انبار نظامی لهستانی در شهر تیراندازی کرد.

این عمل آغاز جنگ جهانی دوم را نشان داد.

چند دقیقه پس از حمله، یک سیاستمدار نازی آلمانی، آلبرت فورستر، از طریق رادیو اعلام کرد که اتحاد مجدد دانزیگ با رایش آلمان در حال انجام است.

این حرکت یک تصرف قدرت از پیش برنامه ریزی شده بود و یک بنر سواستیکا به سرعت از شهرداری به نمایش درآمد.

افسران آلمانی با حمایت SS و SA در داخل شهر، به زودی شروع به جمع آوری رهبران و مقامات لهستانی کردند و آنها را در یک مدرسه محلی زندانی کردند.

کسانی که مخالف حزب نازی در دانزیگ بودند آشکارا در خیابان ها مورد حمله قرار گرفتند و حتی برخی کشته شدند و حملاتی علیه یهودیان محلی انجام شد.

در مرز آلمان و لهستان، واحدهای آلمانی وارد خاک لهستان شدند و در همان روز حمله خود را آغاز کردند.

سه گروه ارتش به سمت لهستان پیشروی کردند – یکی در شمال به سمت کریدور لهستان و دانزیگ حرکت کرد، دیگری در جنوب به سمت سیلسیا علیا حرکت کرد و سومی از پروس شرقی حمله کرد.

تقریباً بلافاصله پس از شروع تهاجم، لوفت‌وافه بمباران‌های هوایی را علیه پایگاه‌ها و مواضع نظامی لهستان آغاز کرد.

تنها در چند ساعت، لهستان مورد تهاجم تمام عیار آلمان از زمین، هوا و دریا قرار گرفت و هر گونه توهم نهایی صلح به طور ناگهانی در هم شکست.

همانطور که صدای تپش توپخانه در غرب لهستان به گوش می رسید، صلح شکننده سال های بین جنگ اکنون به خاطره ای دور بدل شده بود.

از دیپلماسی تا فاجعه

حادثه گلایویتز یادآور نقشی است که تبلیغات و اطلاعات نادرست در روزهای منتهی به شروع جنگ جهانی دوم ایفا کردند.

از منظر نظامی و دیپلماتیک، خود حادثه پرچم دروغین اهمیت محدودی داشت – هیتلر پیش از این اجازه داده بود تا تهاجم بدون توجه به رویدادهای گلایویتز، با نیروهای آلمانی به لهستان آغاز شود.

اگر صحنه‌سازی آلمان‌ها نبود، رژیم نازی به راحتی می‌توانست توجیه فوری دیگری برای جنگ پیدا کند.

اما هیتلر، مانند هایدریش و دیگرانی که در این طرح دخیل بودند، اهمیت سیاسی این اقدام را در کمک به فروش جنگ به مردم آلمان درک کرده بودند.

تشکیل ارتش تا حمله به لهستان با افزایش روزافزون تبلیغات ضد لهستانی در خود آلمان همراه بود و روزهای پایانی صلح در اوت 1939 با دروغ‌ها و اطلاعات نادرست فزاینده مشخص شد.

اقدامات مخفیانه انجام شده در اواخر شب جنگ صرفاً به عنوان یک تبلیغ مفید برای درگیری ای بود که قبلاً توسط هیتلر ساخته شده بود.

عملیات پرچم دروغین در گلایویتز تنها اعمال خشونت‌های رژیم نازی را برای مردم آلمان توجیه‌پذیر و ماشین جنگی آلمان را تندتر می‌کرد.