فهرست مطالب
1945 میلادی در چنین روزی، نیروهای اتحاد جماهیر شوروی ورشو پایتخت لهستان را از اشغال آلمان نازی آزاد کردند.
به گزارش ره آورد نیوز، 1945 میلادی مصادف با 1323 شمسی در چنین روزی، نیروهای اتحاد جماهیر شوروی ورشو پایتخت لهستان را از اشغال آلمان نازی آزاد کردند، اما لهستان را به تصرف خود در آوردند.
ورشو از روز آغازین جنگ جهانی دوم در قلب میدان نبرد اروپا بود.
آلمان نازی با انجام یک حمله هوایی در 1 سپتامبر 1939 به لهستان اعلان جنگ کرد.
نازیها پس از محاصره لهستان دهها هزار غیرنظامی لهستانی را کشته و آثار تاریخی را ویران کردند.
ورشو که از برق، آب و غذا محروم بود، در ۲۷ سپتامبر 1939 میلادی تسلیم آلمانها شد.
اتحاد جماهیر شوروی بخشی از شرق لهستان را در پیمانی که با حضور مولوتوف (وزیر امور خارجه استالین و ریبنتروپ وزیر امور خارجه هیتلر) امضا شد در اختیار داشت.
این پیمان در واقع بخشی از پیمان هیتلر- استالین بود که در اوت 1939 امضا شد.
هیتلر در پیمانی با استالین به دنبال خریدن وقت بود تا بتواند در موقع مناسب به شوروی حمله کند.
استالین اما با اشتباه استراتژیک فکر میکرد که میتواند اروپا را بین خودش و هیتلر تقسیم کند و به این فکر میکرد که “بگذار دولتهای دموکرات اروپایی همدیگر را نابود کنند.”
اما کمی بعد شوروی خود را در جنگ با “متحد” خود یعنی آلمان نازی دید.
در آگوست 1944 میلادی، شوروی شروع به هل دادن آلمانها به سمت غرب و به سمت ورشو پیشروی کرد.
ارتش آزادیخواه لهستان از ترس اینکه شوروی برای نبرد با آلمانیها به ورشو حرکت کند و هرگز پایتخت را ترک نکند، قیام علیه اشغالگران آلمانی را رهبری کردند.
آزادیخواهان لهستانی امیدوار بودند که اگر بتوانند خود، آلمانیها را شکست دهند، متفقین به استقرار دولت ضدکمونیستی لهستانی در تبعید پس از جنگ کمک کنند.
متأسفانه، شوروی به جای کمک به قیام لهستانی در برابر آلمان نازی، بیکار ایستادند و تماشا کردند که نازیها لهستانیها را سلاخی کرده و بازماندگان را به اردوگاههای کار اجباری فرستادند.
این امر هرگونه مقاومت لهستانیها در برابر یک دولت کمونیستی طرفدار شوروی را که بخش اساسی از طرحهای ارضی استالین پس از جنگ بود، نابود کرد.
پس از اینکه استالین 180 لشکر را علیه آلمانها در لهستان و پروس شرقی بسیج کرد، نیروهای ژنرال گئورگی ژوکوف از شمال و جنوب پایتخت لهستان از ویستولا عبور کردند و شهر را از دست آلمانها آزاد کردند.
اما این آزادی نبود بلکه تصرف بود برای اتحاد جماهیر شوروی.
جالب است بدانید، در آن زمان، جمعیت پیش از جنگ ورشو لهستان که تقریباً یک میلیون و 300 هزار نفر بود، به 153000 نفر کاهش یافت.
جنایتهای استالین در لهستان
سال 1942 میلادی، ماهها پس از آغاز عملیات بارباروسا و تصمیم جاهطلبانه آدولف هیتلر برای تصرف اتحاد جماهیر شوروی، نیروهای متفقین به شکل کاملاً اتفاقی پیامی عجیب را که از لشکرهای آلمانی در جبهه شرقی اروپا به برلین ارسال شده بود، شنود کردند.
رمزگشایی این پیام سری نشانمیداد نازیها در جنگلهای شرقی لهستان موسوم به «کاتین»، گورهای دستهجمعی بزرگی را یافتهاند که در آنها هزاران نفر از افسران، درجهداران و نظامیان لهستانی دفن شدهاند.
مختصات این گورها و قدمت اجساد ثابت میکرد که حادثه منجر به پیدایش آنها در زمان اشغال این بخش از لهستان توسط ارتش اتحاد جماهیر شوروی به وقوع پیوسته است.
میل هیتلر برای تاریخسازی و تبدیلشدن به نخستین مهاجمی که موفق شده است حمله به خاک پهناورترین کشور جهان را با پیروزی به اتمام برساند، به ماه عسل کوتاهمدت شوروی و آلمان که ذیل پیمان «مولوتوف – ریبنتروپ» به منصه ظهور رسیده بود، پایان داد.
پس نازیها در نخستین قدم و بر سر راه مسکو، باقیمانده خاک لهستان را که برای دو سال در اشغال اتحاد جماهیر شوروی بود، تصرف کردند و به این ترتیب بود که بقایای تسویه خونین استالین با هزاران لهستانی که مخالف اشغال کشورشان توسط روسها بودند، از زیر خاکهای جنگل کاتین سر برآورد.
کشف این گورهای دستهجمعی از یک جنایت جنگی بزرگ آن هم در بحبوحه جنگ جهانی دوم پرده برمیداشتند، اما به دلایل سیاسی و قرار داشتن شوروی در جبهه مخالف آلمان نازی، متفقین چشم خود را روی این واقعه بستند و اجازه ندادند رسانهها به فاجعه کاتین پر و بال بدهند.
با بررسی اسناد و مدارک مربوط به کشتار کاتین به این نتیجه میرسیم که این مصیبت نیز همچون اغلب فاجعههای منجر به حدوث جنایات جنگی به بهانه پیشگیری از نافرمانی و خسارتهای احتمالی بعدی طراحی و اجرا شده است.
در طول جنگ جهانی دوم متفقین به بهانه جلوگیری از افتراق در جبهه خودی، از پیگیری «کاتین» گذشتند و پس از پایان جنگ نیز روسها نهتنها زیر بار این جنایت نرفتند که با وجود شواهد متقن، همه سعی خود را برای مقصر جلوهدادن نازیها به کار گرفتند.
این انکار بزرگ تا لحظه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی ادامهیافت و تنها چند ماه پیش از این واقعه بود که میخائیل گورباچف و بوریس یلتسین در میانه دعواهای سیاسیشان به شکل تلویحی دست داشتن اسلاف خود در «کشتار کاتین» را تأیید کردند.
پس از فروپاشی شوروی نیز دولت فدرال روسیه بخشی از اسناد مربوط به این فاجعه را منتشر کرد که ثابت میکرد لاورنتی بریا، رئیسپلیس مخفی اتحاد جماهیر شوروی در دوران حکمرانی ژوزف استالین، پس از اشغال لهستان دستور کشتار سربازان و افسران ارتش این کشور را صادر کرده است، آن هم با این توجیه که افراد فوق در آینده میتوانند در مسیر اداره لهستان مشکل ایجاد کنند.
باسلام وارادت حادثه کشتار دوسوی لهستانیها توسط آلمان به رهبری هیتلر، وشوروی به رهبری اطلاعات بسیار مفیدی بود خصوصا جنایاتی که استالین در کشور لهستان انجام داد یکی از فجایع غمباری است که خواندن آن توسط هرنسلی پیشنهاد میشود بابت طرح آن سپاسگزارم