به قدرت رسیدن هیتلر

چگونه کودتای ناموفق آدولف هیتلر به ظهور او کمک کرد؟

کودتای نافرجام آدولف هیتلر در سال 1923 میلادی و به زندان افتادن کوتاهش به دیکتاتور آینده کمک کرد تا مسیر خود را به سمت قدرت پیدا کند.

به گزارش ره آورد نیوز، در 8 نوامبر 1923، آدولف هیتلر وارد یک سالن آبجوفروشی در مونیخ شد و تنفگ خود را به سمت سقف گرفت و شلیک کرد، این اولین قدم برنامه ریزی شده در راه سرنگونی دولت دموکراتیک آلمان بود. تلاش برای کودتا، که به عنوان کودتای سالن آبجوفروشی معروف گشت، تقریباً بلافاصله پایان یافت. هیتلر دستگیر و زندانی شد، تعدادی از پیروانش کشته شدند و فعالیت حزب نازی ممنوع شد.

اینستاگرام ره آورد نیوز

به قدرت رسیدن هیتلر

با این حال، کودتای نافرجام هیتلر به جای اینکه او را به طور فاجعه بار به عقب براند، به پیشبرد جاه طلبی های او کمک کرد. همانطور که خود هیتلر بعدها گفت: “شکست کودتا شاید بزرگترین خوش شانسی زندگی من بود.”

آلمان ضعیف و آشفته حال پس از جنگ جهانی اول

پس از جنگ جهانی اول، آلمان با کمبود مواد غذایی، قیام‌های خشونت‌آمیز از سوی جناح‌های سیاسی مختلف روبه رو شد؛ این وضعیت به غرور ملی این کشور آسیب فراوانی زد. به‌علاوه، با کشته شدن حداقل 1.7 میلیون سرباز آلمانی در پی جنگ جهانی اول، تقریباً «همه خانواده‌ها اساساً در سوگ یکی از عزیزان خود بودند و سقوط جمهوری وایمار را نوید می داد.

در سال 1923، ابر تورم، اقتصاد آلمان را نیز تحت تأثیر قرار داد. در پایین‌ترین نقطه ارزش مارک آلمان، هر 4 تریلیون مارک آلمان ارزش یک دلار آمریکا را داشت که باعث شد کشور تا حد زیادی به سیستم مبادله کالا بازگردد و پس‌اندازهای طبقه متوسط را از بین ببرد. بدتر از آن، فرانسوی ها و بلژیکی ها زمانی که آلمان پرداخت غرامت را متوقف کرد، همانطور که طبق معاهده ورسای ملزم به انجام آن بود، به آن کشور سرباز فرستادند.

در این محیط آشفته، آدولف هیتلر به صحنه آمد. دیکتاتور آینده اتریشی، که دبیرستان را رها کرده و هنرمندی شکست خورده با مهارتی در تبلیغ خود، پیش از پیوستن به حزب نازی، در ارتش آلمان در دوران جنگ جهانی اول خدمت کرده بود. در سال 1921، او رهبری حزب را بر عهده گرفت و در سرتاسر مونیخ سخنرانی می کرد، جایی که او به معاهده ورسای اعتراض کرد و یهودیان را مقصر شکست آلمان در جنگ دانست.

کودتای آدولف هیتلر

توطئه کودتای سالن آبجوفروشی

هیتلر تحت تأثیر راهپیمایی 1922 بنیتو موسولینی در رم، نقشه‌ای برای به دست گرفتن قدرت در مونیخ کشید، پایتخت باواریا، که در آن زمان «جولانگاه واقعی فعالیت‌های سیاسی حاشیه‌ای» بود.

هیتلر پس از انجام این کار، قصد داشت جمهوری وایمار را سرنگون کند و خود را به عنوان رهبر تعیین کند.

هیتلر نقشه خود را در 8 نوامبر 1923 طی یک جلسه جمعی با حضور حدود 3000 نفر در سالن آبجوی Bürgerbräukeller در مونیخ به اجرا درآورد. هنگامی که گوستاو فون کهر، کمیسر ایالت باواریا برای تماشاگران مملو از جمعیت صحبت می کرد، هیتلر وارد شد، روی صندلی پرید و تپانچه خود را به سقف شلیک کرد تا جمعیت را ساکت کند. او که خیس عرق شده بود، اعلام کرد که «انقلاب ملی آغاز شده است». در همین حین، افرادش دور تالار آبجو را محاصره کرده و ورودی اصلی آن را با مسلسل مسدود کردند. آنها همچنین چندین یهودی به گروگان، دو چاپخانه را سرقت و یک روزنامه مخالف را نابود کردند.

کهر و دو تن از رهبران نظامی پس از آنکه به اتاق پشتی آبجوخانه برده شده و به مرگ تهدید شدند، موافقت کردند که به کودتا بپیوندند. اما اگرچه آنها نیز مخالف جمهوری وایمار بودند، به محض اینکه هیتلر آزاد شد، به ارتش و پلیس ایالتی در مورد توطئه او اطلاع دادند. افراد هیتلر همچنین نتوانستند برخی از ساختمان‌های کلیدی، از جمله پادگان ارتش و مرکز تلفن را به دست بگیرند.

هیتلر و توطئه‌گرانش با دیدن نقشه‌شان که در واقع نقش بر آب شده بود، راهپیمایی گسترده‌ای را در 9 نوامبر در مونیخ راه‌اندازی کردند. اما گروهی از پلیس ایالت باواریا آن‌ها را محاصره کردند در این بین در پی آتش سوزی که رخ داد 15 نفر از مردان هیتلر کشته شدند.

جالب است که آدولف هیتلر به طور تصادفی زنده می ماند.

زندان آدولف هیتلر

دستگیری هیتلر

پس از کودتای نافرجام، آدولف هیتلر به مدت دو روز مخفی شد تا اینکه پلیس او را پیدا کرد و به زندان لندسبرگ در غرب مونیخ انداخت.

در ابتدا، پیشوای آینده مأیوس بود و حتی دست به اعتصاب غذا زد. مقامات آلمانی فعالیت حزب نازی را ممنوع کرده، روزنامه آن را تعطیل و بسیاری از رهبران آن را دستگیر کردند.

برای بسیاری، هیتلر مانند یک نیروی تمام شده به نظر می‌رسید.

نیویورک تایمز اعلام کرد: کودتای مونیخ قطعا هیتلر و پیروان ناسیونال سوسیالیست او را از بین می‌برد.

اما همانطور که هیتلر متوجه شد، زندان مزایای خود را داشت. یک چیز، او را وادار کرد تا تاکتیک را تغییر دهد.

«او می‌آموزد… شما نمی‌توانید به هیچ‌کس خارج از حزب خود اعتماد کنید. همچنین کودتای سالن آبجوفروشی به هیتلر نشان داد که رژیم را نمی‌توان با یک حمله مستقیم سرنگون کرد و باید از درون تضعیف شود».

از این پس، هیتلر قدرت را عمدتاً از طریق فرآیند دموکراتیک جستجو می کند، نه از طریق انقلاب خشونت آمیز.

کودتای نافرجام و محاکمه متعاقب آن، که در آن هیتلر و 9 متهم دیگر متهم به خیانت بزرگ شدند، همچنین پوشش رسانه ای زیادی که این ماجرا دریافت کرد او را به یک شخصیت ملی تبدیل کرد. هیتلر با توجه به آزادی گسترده قضات، که یکی از آنها او را “فرزند بزرگ” خطاب می کرد، سخنرانی های طولانی در دادگاه ارائه کرد و خود را به عنوان یک ناجی و میهن پرست معرفی کرد که فقط بهترین را برای آلمان می خواست.

کتاب نبرد من

هیتلر در زمان حبس کتاب “نبرد من” را می‌نویسد

هیتلر با انرژی دوباره به زندان لندسبرگ بازگشت و شروع به نوشتن جلد اول Mein Kampf  یا “نبرد من” کرد، مانیفست او در این کتاب کشتار جمعی یهودیان و حمله به اروپای شرقی بود. هیتلر بعداً گفته بود که بدون زندانی شدن او، کتاب “نبرد من” نیز وجود نداشت.

آدولف هیتلر

هیتلر دوباره به صحنه سیاسی برمی‌گردد

در دسامبر 1924، آدولف هیتلر تنها پس از یک سال از زندان آزاد شد. او با اعتماد به نفسی که به دست آورده و با جهان بینی ریشه دار و نقشه‌ای جدید برای به دست گرفتن قدرت در آلمان خود را برای روزهای پیش رو آماده می‌کرد.

با بازگشت به مونیخ، او اولین سخنرانی خود را پس از زندان در سالن آبجوی Bürgerbräukeller، محل کودتا، ایراد کرد، جایی که او خود را رهبر عالی یک حزب نازی بازسازی شده اعلام کرد.

اگرچه نازی‌ها هنوز سهم کمی از حمایت مردمی را داشتند، اما ظهور آنها آغاز شده بود.

آنها هرگز اکثریت مطلق را به دست نیاوردند و در انتخابات پارلمانی ژوئیه 1932 تنها 37 درصد آرا را از آن خود کردند. اما هیتلر با این وجود در ژانویه 1933 صدراعظم شد و دلیل آن جنگ داخلی چپ و محافظه کارانی بود که فکر می‌کردند، می‌توانند او را در یک دولت ائتلافی کنترل کنند.

اما نتیجه‌ی چنین برداشتی از سوی چپ‌ها و محافظه کاران تنها بدبختی و فلاکت نه تنها برای آلمان، بلکه جنگ جهانی فراگیری بود که میلیون ها غیر نظامی را به کام مرگ کشاند.

 

بیشتر بخوانید…

سرنوشت تلخ زنان فرانسوی در جنگ جهانی دوم

سقوط برلین؛ لحظه ای مهم در تاریخ جنگ جهانی دوم

مهمترین نبردهای جنگ جهانی دوم

درباره‌ی morteza rahavard

دانش آموخته علوم سیاسی

همچنین ببینید

جنگ ویتنام

کدام کشورها در جنگ ویتنام شرکت داشتند؟

جنگ ویتنام که همه‌ی ما آن را با آمریکا و مداخله‌ی این کشور می‌شناسیم ظاهراً یک جنگ داخلی بین شمالی‌های کمونیست و جنوبی‌های طرفدار غرب بود. ایالات متحده آمریکا و بسیاری از کشورهای دیگر در این جنگ مداخله کردند و از هر دو طرف جنگ - به ویژه ویتنام جنوبی - با نیرو، سلاح و تدارکات حمایت کردند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *