بنی صدر

اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری پس از انقلاب

بنی صدر

1358 شمسی در چنین روزی، پس از استعفای دولت موقت، اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران در پنجم بهمن ۱۳۵۸ شمسی با حضور ۶۷.۴ درصدی مردم برگزار شد.

 

به گزارش ره آورد نیوز، 1358 میلادی مصادف با ژانویه 1980 در چنین روزی، اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری پس از پیروزی انقلاب و استعفای دولت موقت برگزار شد.

 

در این انتخابات 67.4 درصد واجدین شرایط در انتخابات شرکت کردند که هر چند نسبت به همه‌پرسی جمهوری اسلامی در فروردین همان سال و انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی کمتر بود اما عدد قابل قبولی به لحاظ نرخ مشارکت به حساب می‌آمد.

 

در مجموع ۱۴ میلیون و ۱۵۲ هزار و ۸۸۷ رای اخذ شد و ابوالحسن بنی‌صدر با کسب ۱۰ میلیون و ۷۵۳ هزار و ۷۵۲ رأی و با فاصله بسیار با دریادار سیداحمد مدنی که پس از وی در جایگاه دوم ایستاد، به عنوان نخستین رییس جمهوری اسلامی ایران انتخاب شد.

 

بعد از بنی‌صدر و مدنی، حسن ابراهیم حبیبی رتبه سوم را کسب کرد در حالی که آرای این نامزد مورد حمایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به یک میلیون هم نرسید و پس از او به ترتیب  صادق طباطبایی، کاظم سامی کرمانی، صادق قطب‌زاده و داریوش فروهر رتبه‌های چهارم تا هفتم را کسب کردند.

 

دولت موقت

چرا دولت موقت استعفا داد؟

۱۵ آبان سالروز استعفای دولت مهدی بازرگان در سال ۱۳۵۸ است.

 

دو روز پس از حمله دانشجويان به سفارت آمريکا و اشغال سفارت و گروگان گرفته شدن ديپلمات‌های آمريکايی، دولت مهدی بازرگان در اعتراض به وضع موجود در کشور استعفا کرد.

مهدی بازرگان طی سخنانی در تشريح دلايل استعفا‌ی دولتش به وجود حاکميت‌های مختلف در کشور به عنوان مانعی جدی بر سر راه فعاليت دولت اشاره کرد.

 

دولت بازرگان پس از پيروزی انقلاب ۱۳۵۷ به مدت ۹ ماه اداره کشور را در دست داشت. عمده وزرای دولت بازرگان اعضای حزب نهضت آزادی ايران بودند که خود مهدی بازرگان دبير کلی آن را بر عهده داشت.

 

اگر دلیل اصلی استعفای دولت موقت، حمله‌ی دانشجویان پیرو خط امام به سفارت آمریکا در تهران بدانیم، دلایل دیگری نیز قبل از آن وجود داشت تا صبر مهدی بازرگان را لبریز کرده و استعفای خود را اعلام کند.

 

کابینه دولت موقت

از دلایل دیگری که نتیجتاً به استعفای دولت موقت ختم شد، به شرح زیر است:

_ بی‌توجهی دولت موقت به فضای انقلابی حاکم بر جامعه: دولت موقت در یکی از پرهیجان‌ترین دوره‌های تاریخی ایران قدرت سیاسی را به دست گرفت.

 

در آن زمان شرایطی حاکم بود که از هر حزب، گروه و یا شخصی که دولت را به دست می‌گرفت انتظار می‌رفت که انقلابی رفتار کند اما بازرگان بی‌توجه به این شرایط همچنان، چه در گفتار و چه در رفتار، بر خط‌مشی میانه‌روی تأکید می‌کرد.

 

_عدم همسویی با نهادهای انقلابی: مهمترین نهادهای انقلابی سپاه پاسداران اسلامی، کمیته‌های انقلاب اسلامی و دادگاههای انقلاب بودند.

 

این نهادها خارج از قلمرو فعالیت و اختیارات دولت موقت بوده و به اقدامات انقلابی که در آن دوره بسیار ضرورت داشت مبادرت می‌کردند.

 

_عدم همکاری و همسویی روحانیون و نیروهای مذهبی با خط مشی دولت موقت: در میان روحانیون نقش‌آفرین، بازرگان با آیت‌الله طالقانی و ایت‌الله مطهری روابط نزدیک و همفکری‌هایی داشت.

 

قاطبه روحانیون که در دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی وارد صحنه شده بودند، بیشتر از طیف نیروهای خط امام و نهادهای انقلابی حمایت می‌کردند و در دوره پس از استعفای دولت موقت هم در سطح گسترده‌ای وارد عرصه سیاسی و اجرایی شدند.

 

_ اختلافات با شورای انقلاب: شورای انقلاب که برای پر کردن خلأ ناشی از نبود مجلس قانون‌گذاری و همچنین خلاء قوه قضاییه تشکیل شده بود جایگاه خود را در مرتبه‌ی بالاتری نسبت به دولت موقت می‌دید.

 

مهمترین عاملی که باعث بروز اختلاف میان این دو نهاد شد، عدم تفکیک دقیق وظایف و نیز تداخل وظایف آنها بود.

 

_مخالفت روشنفکران و گروه‌های چپ: در این زمان، بیشتر روشنفکران از بینش افراطی و رادیکال برخوردار بودند و از دولت موقت به خاطر مشی لیبرال و ضعیف آن انتقاد می‌کردند و دولت موقت را جاده صاف کن تجدید حیات و سلطه امپریالیسم در نظر می‌گرفتند.

 

از سوی دیگر، عمده‌ترین نیروهای چپ‌گرا، سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران، سازمان مجاهدین خلق ایران و حزب توده و گروه‌های وابسته به آنها نیز به مخالفت با دولت موقت می‌پرداختند.

 

مهمترین مخالفت نیروهای چپ با دولت موقت را می‌توان در ابتدای روی کار امدن دولت موقت عنوان کرد؛ جایی که نیروهای چپ برای اولین بار به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند.

 

شروع فرایند انتخابات ریاست جمهوری ایران

در نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری، ۱۲۴ داوطلب ثبت نام کردند که قانون اساسی جمهوری اسلامی، تشخیص صلاحیت آنها را در دوره اول به عهده رهبری گذاشته بود

 

اما آیت الله خمینی در این باره فرمودند: با این که در این دوره به حسب قانون اساسی مصوب از ناحیه ملت، تصدیق صلاحیت رییس جمهور و واجد بودن شرایط او به عهده این جانب است … امر صلاحیت را از این جانب به ملت واگذار نمودم که خود سرنوشت خویش را تعیین نمایند.

 

البته ایشان در دیدار با دانشجویان، به این تعداد زیاد نامزد اشاره کردند و با ذکر این که برخی از این افراد منحرف و ناشناس هستند، این موضوع را اخلال در ریاست جمهوری و بدنام کردن جمهوری اسلامی و به هم ریختن مملکت دانستند.

 

در همین زمان هم کمیته نظارت بر تبلیغات انتخابات با همکاری وزارت کشور و با کسب اجازه از آیت الله خمینی صلاحیت نامزدها را مورد بررسی قرار داد.

 

در آن زمان دانشجویان پیرو خط امام که به سفارت آمریکا در تهران یورش برده بودند، به گفته‌ی خودشان “با استناد به برخی مدارک که در سفارت آمریکا یافته بودند”  افشاگری علیه بسیاری از نیروهای سیاسی را آغاز کردند و بعد از آن بود که در یک مرحله ۷۳ داوطلب از دور رقابت انتخابات کنار گذاشته شدند.

 

در پایان وزارت کشور ۱۰ داوطلب را به عنوان کاندیداهای اصلی انتخابات نخستین دوره ریاست جمهوری به مردم معرفی کردند.

 

پی‌نوشت:
سجاد راعی گلوجه،بررسی علل استعفای نخستین دولت انقلاب ،مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی

درباره‌ی morteza rahavard

دانش آموخته علوم سیاسی

همچنین ببینید

انقلاب روسیه

انقلاب روسیه؛ چرا منشویک‌ها شکست خوردند؟

در جریان انقلاب روسیه این الکساندر کرنسکی به رهبری منشویک‌ها بود که تلاش داشت دموکراسی هرچند نیم‌بند را برای روسیه به ارمغان بیاورد، اما تلاش‌هایش به سرانجام نرسید و بلشویک‌ها که تندرو تر بودند قدرت را قبضه کردند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *