فهرست مطالب
1324 شمسی در چنین روزی، دولت ایران از شوروی به دلیل عدم خروج از ایران و همچنین فعالیتهای مخرب در شمال این کشور، به سازمان ملل شکایت برد.
به گزارش ره آورد نیوز، 1324 شمسی مصادف با 1946 میلادی، پس از اینکه ایران پل پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم لقب گرفت، بنا براین بود که نیروهای متفقین خاک این کشور را ترک کنند اما تنها شوروی بود که به بهانههای مختلف از این کار سرباز زد.
ارتش سرخ شوروی گویی در خاک ایران لنگر انداخته بودند و حاضر نمیشدند با دست خالی و بدون گرفتن امتیازاتی مانند نفت شمال یا خودمختاری آذربایجان، این سرزمین را ترک کنند.
از اشغال ایران تا خروج ارتش سرخ شوروی از ایران
ماجرای تخلیه ایران از قوای شوروی با مسائل داخلی و خارجی دیگری هم پیوند خورد که یکی از آنها نخست وزیر شدن قوام السلطنه بود.
شوروی نخست وزیری او را پیش شرط هرگونه مذاکره برای تخلیه ایران قرار داده بود، اما سرانجام از این سیاستمدار کهنه کار ایرانی رودست خوردند و با دست خالی ایران را تخلیه کردند.
پیج اینستاگرام ره آورد نیوز را دنبال کنید؛ روی نوشته کلیک کنید…
شرایط مساعد کشور و بیطرفی ایران توجه متفقین را برای ارسال کمکها به شوروی، به خود جلب کرد و سرانجام آنها نقشه هجوم به خاک ایران را تهیه و طرح نمودند.
بهرغم بیطرفی ایران در جنگ جهانی دوم، در 25 اوت 1941.م (1320.ش) قوای شوروی و انگلیس به خاک ایران حمله کردند.
در این تهاجم، مراکز مهمی مانند تبریز، مشهد و شهرهای ساحلی دریای مازندران به اشغال ارتش شوروی درآمدند و سرانجام روز 31 اوت، ارتشهای شوروی و انگلیس در قزوین به یکدیگر ملحق شدند.
در پی اعلامیههای دوستانه متفقین نسبت به ایران، به منظور حفظ تمامیت ارضی کشور و حل شدن این غائله از طریق دوستی و مودّت در 9 بهمن 1320، پس از تصویب مجلس، به امضای سران سه کشور شوروی، انگلیس و ایران رسید.
فصل پنجم این عهدنامه، که مهمترین موفقیت متفقین در جنگ بهشمار میرفت، صراحتاً راجع به تخلیه ایران توسط دو دولت شوروی و انگلیس بود.
این فصل بدین شرح بود: «پسازآنکه کلیه مخاصمه مابین دول متحده با دولت آلمان و شرکای آن به موجب یک یا چند قرارداد متارکه جنگ متوقف شد، دول متحده در مدتی که زیاده از شش ماه نباشد قوای خود را از خاک ایران بیرون خواهند برد و اگر پیمان صلح مابین آنها بسته نشد ولو اینکه قبل از شش ماه بعد از متارکه باشد، بلافاصله قوای خود را بیرون خواهند برد، مقصود از شرکای دولت آلمان هر دولت دیگری است که اکنون یا در آینده بنای مخاصمت گذاشته یا بگذارد».
مطالب مرتبط…
رفراندوم انقلاب سفید محمدرضا پهلوی
امضای قرارداد نفتی گس گلشاییان بین ایران و انگلستان
در تاریخ 18 اردیبهشت 1324/ 8 مه 1945 نمایندگان نیروهای سهگانه ارتش آلمان قرارداد تسلیم بیقید و شرط را با فرماندهان متفقین در فرانسه امضا کردند و جنگ جهانی دوم به پایان رسید.
در 29 اردیبهشت دولت ایران طی یادداشتهایی، پیروزی در جنگ را به سه دولت بزرگ متفق تبریک گفت و ضمناً از فرصت استفاده کرد و خاطرنشان ساخت که طبق قولی که در کنفرانس تهران داده شده بود، پس از پایان مخاصمات در اروپا، دیگر لزومی به ماندن نیروهای متفقین در ایران نیست و بهتر است هرچه زودتر خاک ایران را تخلیه کنند.
ملّت ایران یقین داشتند متفقین با عمل تخلیه ایران، قبل از خاتمه جنگ با ژاپن، اولین هدیه پیروزی را به آنان خواهند داد، اما یادداشتهای دولت ایران بیجواب ماند.
در کنفرانس پوتسدام، که از 17 ژوئیه الی 2 اوت 1945 ( 26 تیر الی 11 مرداد 1324)، بین سران سه کشور بزرگ در حومه پایتخت سابق رایش آلمان برگزار شد، مسئله تخلیه ایران از نیروهای بیگانه مطرح گردید، اما شورویها به بهانه اینکه هنوز جنگ با ژاپن خاتمه نیافته است با آن موافقت ننمودند.
بنابراین در اعلامیه نهایی کنفرانس چنین قید شد: «موافقت شد که سربازان متفقین فوراً از تهران عقبکشیده شوند و مراحل بعدی عقب نشینی سربازان از ایران در گردهمایی وزیران خارجه سه کشور، که در اول سپتامبر 1945.م در لندن برپا خواهد شد، مورد رسیدگی قرار گیرد».
در 12 شهریور 1324 / 2 سپتامبر 1945.م، که ژاپن نیز به دنبال بمباران اتمی هیروشیما و ناگازاکی بدون قید و شرط تسلیم شد و آتش جنگ در سرتاسر جهان خاموش شد، دیگر بهانهای برای ادامه اشغال ایران باقی نمانده بود، ازهمینرو دولت ایران مجدداً طی یادداشت مورخ 21 شهریور همان سال، تقاضای خود را در مورد تخلیه قوای متفقین تکرار کرد.
در کنفرانس وزیران خارجه سه کشور بزرگ، که چند روز قبل از آن در لندن برگزار شده بود، شورویها باز دراینباره بهانهجویی کردند، تا اینکه ارنست بوین، وزیرخارجه بریتانیا، پیشنهاد کرد که تخلیه ایران طبق ماده پنج پیمان سهجانبه ایران، انگلیس و شوروی مورخ 9 بهمن 1320 درست شش ماه پس از پایان یافتن جنگ با ژاپن، یعنی در 12 اسفند 1324 / 2 مارس 1946 خاتمه پذیرد.
وزیران خارجه شوروی و آمریکا با این پیشنهاد موافقت کردند و سه دولت بزرگ طی یادداشتی تصمیم خود را به ایران اطلاع دادند.
هنوز 24 ساعت از صدور اعلامیه کنفرانس لندن نگذشته بود که دستههای مسلحی در شهرهای آذربایجان به قیام مسلحانه دست زدند، پاسگاههای ژاندارمری را اشغال و تأسیس فرقه دموکرات آذربایجان را اعلام کردند.
شكلگيری فرقه دموكرات به رهبری جعفر پيشهوری و حمايت دولت شوروی از خودمختاری آذربايجان، باعث عكس العمل ارتش ايران شد.
در اين حال نيروهای نظامی ايران قصد ورود به منطقه را داشتند اما سربازان شوروی که بنا نداشتند خاک ایران را ترک کنند و به بهانههای واهی در ایران مانده بودند، از ورود ارتش ایران به منطقه جلوگيری كردند.
علت اصلی این اقدامات و بهانهجوییهای شوروی مسئله نفت شمال بود که سال قبل امتیاز آن را از دولت ایران تقاضا کرده، ولی در نتیجه تلاشهای دکتر مصدق، با مخالفت مجلس روبهرو و رد شده بود.
در 21 آذر 1324 پادگان تبریز تسلیم شد و سید جعفر پیشهوری، رهبر فرقه دموکرات، تأسیس حکومت خودمختار آذربایجان را اعلام کرد. دراینحال دولت ایران چارهای ندید مگر اینکه به شورای امنیت سازمان ملل متحد شکایت کند.
در روز 29 دی 1324ش نماينده ايران در سازمان ملل از اين سازمان درخواست رسيدگی نمود كه پس از صدور قطعنامه و پيگيري امر، قرار شد كه نيروهای شوروی تا خرداد 1325 ايران را ترك كنند.
نخست وزیری احمد قوام و حل مساله ارتش سرخ شوروی
در این بین در کابینهی ایران نیز اختلاف افتاد و دولت حکیمی، چون خود را در حل کشمکش ایران و شوروی ناتوان میدید و نیز از آنجا که نتوانست در برابر فشار و تحریکات شوروی مقاومت کند، روز 23 ژانویه 1946 استعفا کرد.
بنابراین وقت آن بود سیاستمداری کهنهکار و خونسرد زمام کار نخست وزیری را به دست گیرد.
احمد قوام دوران نخستوزیری خود را از 29 بهمن 1324 با چهار موضوع عمده آغاز کرد: نخستاینکه پیش از برگزیده شدن وی به نخستوزیری، در نتیجه لایحه قانونی مصدق، انتخابات مجلس پانزدهم، به واسطه ادامه حضور سربازان شوروی، تا تخلیه کامل ایران به تعویق افتاد؛ دوم، شورویها به او اعتماد نشان میدادند و تأکید میکردند که با هیچ کس دیگری درباره عقبنشینی نیروها مذاکره نخواهند کرد؛ سوم، او هم از حمایت یارانِ اشرافی خود در شمال و هم حزب توده و دو حکومت خودمختار در تبریز و مهاباد برخوردار بود، چهارم، قوام و حامیانش بسیاری از وزارتخانههای مهم را در دست داشتند.
قوام مجهز به این امتیازات تصمیم گرفت نخست مهار مسائل خارجی را در دست گیرد، بنابراین در پی این تصمیم خود، بامداد روز 29 بهمن در رأس هیئتی عازم مسکو گردید.
این هیئت روز سهشنبه 30 بهمن وارد مسکو گردید و با استقبال گرم اتباع شوروی روبهرو شد.
ابتدا نخستوزیر ایران و اعضای هیئتهای سیاسی و اقتصادیِ همراه او با آقای مولوتف، کمیسر امورخارجه شوروی، ملاقات نمودند و مذاکراتی بین دو طرف انجام شد. روز بعد نخستین ملاقات قوام با استالین در کاخ کرملین انجام پذیرفت.
در این دیدار قوام علت مسافرتش به مسکو را بدین صورت بیان کرد: «من برای مباحثه حقوقی و استناد به معاهدات، که هریک به جای خود هست، نیامدهام، بلکه با یک نیّت صادقانه و دوستانه آمدم که از شما خواهش کنم مقدمه و شرط اصلی مشروع و روابط دوستی و حل مشکلات بین ایران و شوروی است با یک اراده فراهم کنید».
سپس درباره غائله آذربایجان و تخلیه کامل ایران از نیروهای روسی سخن به میان آورد. استالین در پاسخ قوامالسلطنه دو پیشنهاد قوام را رد کرد و اظهار نمود: «آنچه موضوع تخلیه ایران است عجالتاً نمیتوانیم انجام دهیم؛ زیرا به موجب ماده 6 معاهده 1921 حق داریم قوایی را در ایران نگاه داریم، اما موضوع آذربایجان، یک موضوع داخلی است که ما مداخله نداریم، ولی خودمختاری در آنجا چه ضرری دارد و مغایر با استقلال ایران نیست و اساساً ما نظر ارضی نسبت به ایران نداریم»
مهمترین درخواست روسها و انگیزه آنها از تخلیه نکردن ایران مسئله نفت بود و چنین بهنظر میرسد که باقی مسائل مطرحشده نوعی بهانهجویی بود.
پس از کش و قوسهای فراوان، قرارداد قوام-سادچیکف در 15 فروردین 1325 برابر با 4 آوریل 1946 منعقد شد و برطبق مفاد و طرح الحاقی آن، ارتش اتحاد شوروی از ایران خارج گردید. (سادچیکف سفیر شوروی در ایران بود).
از سوی دیگر نیز ارتش ایران به راحتی هرچه تمامتر مشکل آذربایجان را حل کرد.
مفاد قرارداد قوام-سادچیکف
1ــ قسمتهای ارتش سرخ از تاریخ 24 مارس 1946، یعنی 4 فروردین 1325، در ظرف یک ماه و نیم خاک ایران را تخلیه مینمایند؛ 2ــ قرارداد ایجاد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی و شرایط آن از تاریخ 24 مارس تا انقضای هفت ماه برای تصویب به مجلس پانزدهم پیشنهاد خواهد شد؛ 3ــ راجع به آذربایجان، چون امر داخلی ایران است، ترتیب مسالمتآمیزی برای اجرای اصلاحات بر طبق قوانین موجود و با روح خیرخواهی نسبت به اهالی آذربایجان بین دولت و اهالی آذربایجان داده خواهد شد.»
در مجلس بعد که مجلس پانزدهم بود اما اتفاق جالب دیگری افتاد و آن این بود که، مجلس پانزدهم با امتیاز نفت شمال به شوروی مخالت کرد.
البته در برخی منابع اعلام شده است که هری ترومن رئیس جمهور دموکرات آمریکا در تماسی با استالین به دلیل عدم خروج ارتش سرخ از ایران، این کشور را تهدید به حمله اتمی کرده بود؛ بعد از این تماس بود که استالین سریعاً با سادچیکف تماس گرفته و اعلام میکند هرچه زودتر ارتش سرخ شوروی ایران را ترک کند.
هری ترومن در خاطرات خود مینویسد: “از تجربهای که خود من با روسها داشتم، این را آموختم که آنها خود را مکلف به حضور در هر جایی میبینند که ما در برابر آنها در آنجا موضعی روشن نگرفته باشیم.
برای مثال، کمی پس از جنگ جهانی دومف استالین و مولوتف، گستاخانه از اجرای تعهدشان پیرامون تخلیه ایران سرباز زدند و بر نگهداری سپاهیانشان در آذربایجان پای فشردند. تلاشهای رسمی دیپلماتیک و نیز کوششهایی در سازمان ملل برای واداشتن روسها به تخلیه ایران به کار میرفت.
اما شوروی همچنان بر اشغال ایران اصرار میورزید. تا اینکه من شخصاً پیشقدم شدم و فرمان من به ارتش آمریکا برای آماده باش نیروی زمینی، دریایی و هوایی را به طلاع استالین رسانیده شد.
آنگاه استالین همان کاری را کرد که من انتظارش را داشتم. او سپاهیان شوروی را از ایران بیرون برد.”