فهرست مطالب
1970 میلادی در چنین روزی، معمر قذافی، کاپیتان جوان ارتش لیبی که پادشاه ادریس را در سال 1969 برکنار کرده بود، از سوی کنگره عمومی خلق به عنوان نخست وزیر لیبی معرفی شد.
به گزارش ره آوردنیوز، 1970 میلادی مصادف با 1348 شمسی در چنین روزی، معمر قذافی از سوی کنگره خلق به عنوان نخست وزیر لیبی انتخاب شد.
در تابستان ۱۹۶۹ میلادی، حکومت وقت لیبی، نگرانیهای متعددی نسبت به آینده خود داشت.
با وجود رفاه نسبی که از ۱۰ سال پیش از آن و با اکتشاف نفت در لیبی به وجود آمد، این کشور با جنبشهای اعتراضی مواجه شده بود.
همچنین با وجود آغاز طرحهای سوسیالیستی، روز به روز اختلاف و شکاف طبقاتی در جامعه لیبی میان ثروتمندانی که از عواید نفتی بهرهمند میشدند و فقرایی که نصیبی از این درآمد نفتی نداشتند، بیشتر میشد. فساد و رانتخواری نیز به ویژه در دستگاه حکومتی رواج پیدا کرده بود.
ضمن آنکه امواج پانعربیسم و سوسیالیسم جمال عبدالناصر در مصر به کشور همسایهاش، لیبی هم رسیده و بخشی از لیبیاییها را مسحور خود کرده بود.
ادریس سنوسی، معروف به ادریس اول، پادشاه هفتاد ساله لیبی، کشورش را از ماه ژوئیه ترک کرده و دو ماه بود که برای گذراندن دوره درمان پزشکی در ترکیه به سر میبرد.
او از دسامبر ۱۹۵۱ و پس از استقلال لیبی، قدرت را در این کشور در دست داشت.
در این شرایط، خطر کودتا چه از سوی گروههایی در ارتش و چه از جانب بخشهایی از حکومت همواره وجود داشت.
شنیده میشد که برخی از نزدیکان شاه به او به پیشنهاد کرده بودند که در بازگشت از ترکیه، قدرت را به ولیعهدش، حسن الرضا، واگذار کند که در آن زمان ۳۱ ساله بود.
اما همه میدانستند که در این حالت نیز، زمام امور در اختیار عمر الشلحی، مرد قدرتمند و در سایه لیبی خواهد بود که ریاست سازمان امنیت دوران سلطنت را برعهده داشت و منفور مردم بود.
بالاخره کودتای نظامیان رخ داد. این کودتا، ابتدا برای ژانویه همان سال برنامهریزی شده بود که در دو نوبت به تعویق افتاد و یک بار به ماه مارس و در نهایت به اول سپتامبر موکول شد.
حدود هفتاد افسر جوان ارتش لیبی که خود را «افسران آزاد» مینامیدند، به پیروی از افسرانی که به رهبری جمال عبدالناصر در مصر به حکومت پادشاهی این کشور پایان داده بودند و با هماهنگی سرویس اطلاعاتی مصر، کودتا کردند.
دو سال پیش از آن، شکست اعراب در جنگ با اسرائیل، نظامیان کشورهای عربی را سرخورده کرده بود و در پی احیای آبرو و قدرت خود بودند.
همچنین سرنگونی حکومت ادریس سنوسی که رابطه خوبی با اسرائیل داشت به یک «وظیفه میهنی» افسران جوان لیبی تبدیل شده بود.
کودتای نظامی لیبی در شهر بنغازی آغاز شد، اما سپس نظامیان کنترل طرابلس و دیگر شهرهای کشور را در دست گرفتند؛ از اقامتگاههای سلطنتی تا ادارههای دولتی. کودتاگران توانستند بر نیروهای نظامی برقه، منطقه شرقی لیبی نیز که شاه به آنان بسیار تکیه داشت، مسلط شوند.
همچنین با بازداشت برخی از فرماندهان نظامی، هرگونه امکان مقاومت از سوی ارتش در برابر کودتا را در نطفه خفه کردند.
با این حال، در این کودتا که خیلی زود به پایان رسید، خونریزی چندانی در کار نبود و از سوی مردم به ویژه قشر جوان شهری با استقبال روبهرو شد.
۱۲ رهبر نظامی کودتا که تا مدتها هویت آنان مشخص نبود، «شورای فرماندهی انقلاب» را تشکیل دادند که در واقع، نخستین نهاد انقلابی بود.
هفت روز پس از کودتا، محمود سلیمان المغربی ۳۶ ساله، به عنوان نخستوزیر اولین دولت پس از سلطنت را تشکیل داد. او یکی از بنیانگذاران سندیکای کارگران شرکت نفت بود و سوابق سندیکایی داشت.
همچنین به دلیل مخالفت با حکومت پادشاهی ادریس اول، چند سالی را در زندان گذرانده بود و چهرهای مبارز به شمار میآمد.
بالاخره در ژانویه ۱۹۷۰ معمر قذافی، خود را جایگزین محمود سلیمان المغربی کرد و همزمان مقام نخستوزیری را نیز در اختیار گرفت و به این ترتیب صاحب همه اهرمهای قدرت در لیبی شد.
معمر قذافی که بود؟
قذافی که در چادری در صحرای لیبی به دنیا آمده بود، پسر یک کشاورز بادیهنشین بود.
او در دانشگاه و آکادمی نظامی لیبی تحصیل کرد و در ارتش لیبی ارتقا رتبه یافت.
معمر قذافی که یک ناسیونالیست سرسخت عرب بود، به همراه گروهی از افسران دیگر برای سرنگونی سلطنت لیبی نقشه کشید، که این امر در 1 سپتامبر 1969 میلادی به وقع پیوست.