فهرست مطالب
جنگ جهانی اول، نقطه عطفی برای ایالت متحده در جهت تبدیل شدن به قدرتی جهانی و شروع تعاملات بینالمللی برای ترویج دموکراسی به شمار میرود.
به گزارش ره آورد نیوز، بیشتر آمریکاییها نسبت به دخالت این کشور در جنگ جهانی اول بیتفاوت هستند.
تاریخ جهان؛
برخی می گویند که ورود آمریکا به جنگ جهانی اول هیچ منافع ملی قانع کننده ای در پی نداشت؛ بدتر از آن، مداخله ایالات متحده به بریتانیا و فرانسه اجازه داد تا صلح ناعادلانه و تنبیهی را به آلمان تحمیل کنند که ظهور حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان آدولف هیتلر را اجتناب ناپذیر کرد.
اما برخی دیگر استدلال میکنند که دخالت آمریکا در جنگ جهانی اول، اروپا را از یک دیکتاتوری نظامی نجات داد.
ما در این قسمت به تمام جنبههای ورود آمریکا به جنگ جهانی اول نگاه میکنیم.
ره آورد نیوز را در اینستاگرام دنبال کنید؛ روی نوشته کلیک کنید…
زمانی که وودرو ویلسون در سال 1912 به عنوان فرماندار نیوجرسی و سپس رئیس جمهور ایالات متحده انتخاب شد، شروع جنگ اجتناب ناپذیر مینمود.
هنگامی که جنگ شروع شد، او مصمم بود که ایالات متحده را بی طرف نگه دارد.
او در سال 1916 با شعار “او ما را از جنگ دور نگه داشته است” بار دیگر در انتخابات پیروز شد. اما در همان زمان پیشنهاد داد تا پایان جنگ را میانجیگری کند که اروپایی ها پیشنهاد او را رد کردند.
زمانی که جنگ در سال 1914 آغاز شد، تعداد کمی از آمریکایی ها علاقه مند به مشارکت در این جنگ بودند.
یرواند آبراهامیان محقق و پژوهشگر تاریخ میگوید: «منافع بازرگانان آمریکایی یا در واقع بازرگانان نیویورک، به وضعیت بریتانیا وابسته بود و احساس آنها این بود که باید به بریتانیا کمک کرد ولی افکار عمومی هیچ تمایلی به مشارکت در جنگ نداشت. وودرو ویلسون رئیسجمهموری آمریکا هم نمیخواست بر خلاف خواسته مردم وارد جنگ شود.»
بسیاری از مهاجران آمریکایی با آلمان و اتریش-مجارستان ارتباط خوبی داشتند و مهاجران ایرلندی نیز هیچ علاقه ای به متفقین، به ویژه بریتانیا نداشتند.
با این حال، اکثر آمریکایی ها با متفقین همدردی کردند. به علاوه، تجارت آمریکا با متفقین به دلیل سیاست دریایی بریتانیا (به ویژه محاصره توسط آلمان) افزایش یافته بود، در حالی که تجارت با آلمان عملاً حذف شده بود.
مطالب مرتبط…
جنایات جنگی؛ تاریک ترین قسمت جنگ جهانی اول
رخدادهایی که منجر به جنگ جهانی اول شد
چگونه جنگ جهانی اول به انقلاب روسیه دامن زد؟
غرق شدن کشتیهای آمریکایی توسط آلمان باعث شد تا آمریکاییها به تدریج علیه آلمانها موضعگیری کنند. معروف ترین آن غرق شدن کشتی لوزیتانیا در سال 1915 بود که یک کشتی لوکس بود. در پی این حادثه 1200 نفر از جمله 128 آمریکایی جان باختند. غرق شدن ساسکس در سال 1916 نیز خشم زیادی در میان آمریکایی ها ایجاد کرد.
غرق شدن کشتی ها توسط آلمان منجر به جنبشی در میان آمریکاییها به نام «کمپین آمادگی» شد. طرفداران آمادگی خواستار آمادگی ارتش و نیروی دریایی ایالات متحده برای پیوستن به جنگ جهانی اول بودند؛ تئودور روزولت یکی از رهبران اصلی جنبش بود.
برخی از آمریکایی ها نیز برای پیوستن به نیروهای اروپایی داوطلب شدند. یکی از واحدهای معروف «اسکادری لافایت» فرانسوی بود که یک واحد هوایی بود.
پرزیدنت ویلسون تلاش کرد تا شور و شوق فزاینده طرفدار جنگ آمریکایی ها را آرام کند و یک راه میانه را ترسیم کند. او استدلال میکرد که آمریکاییها «برای جنگیدن خیلی مغرور هستند».
بین سال های 1914 و 1917، تولید آمریکا به شدت افزایش یافت؛ تولید فولاد ۷۶ درصد افزایش یافت؛ صادرات آمریکا چهار برابر شد و وام های آمریکایی به تأمین مالی تلاش های جنگی متفقین کمک شایانی کرد و آمریکا از یک کشور بدهکار به یک کشور طلبکار تبدیل شد.
اما در سال ۱۹۱۶ میلادی، آلمانیهایی که پیروزی نهایی را در دسترس میدیدند و به پیروزهای بسیاری در جبهه شرقی دست یافته بودند، تصمیم گرفتند هشدارهای وودرو نیلسون را نادیده بگیرند و به تاکتیکی که «جنگ نامحدود زیردریاییها» توصیف میشد، روی بیاورند.
در این تاکتیک، نیروی دریایی آلمان تصمیم گرفت که قوانین رایج جنگهای دریایی تا آن زمان را نادیده بگیرد و بدون هشدار قبلی، تمامی کشتیها (نظامی و غیرنظامی) را، غرق کند.
سیاست جنگی آلمان در این زمان، جلوگیری از ورود هر گونه کشتی به آبهای بریتانیا بود. آنها میخواستند با حمله و نابود کردن تمامی کشتیهای تجاری – از جمله کشتیهای آمریکایی –، با ایجاد رعب و وحشت برای تاجران و شرکتهای خصوصی حمل و نقل دریایی، رسیدن هرگونه کالا به بریتانیا را به حداقل برسانند و در مدتی کوتاه، بریتانیا را از پا درآورند.
پیشبینی ژنرالهای نیروی دریایی آلمان این بود که پیش از رسیدن کمک نظامی آمریکا، بریتانیا شکست خواهد خورد و آنگونه که خود در تبلیغاتشان میگفتند «صلح را بپذیرد».
اجرای این سیاست و حمله زیردریاییهای آلمانی به کشتیهای آمریکایی در این سال، بازتاب گستردهای در رسانههای آمریکا پیدا کرد.
در ماههای نخستین سال ۱۹۱۷، افشای متن تلگرافی که آرتور زیمرمان، وزیر امور خارجه آلمان برای مکزیک فرستاده بود در نشریات آمریکایی، بسیاری از آمریکاییها را خشمگین کرد.
در ماههای نخستین سال ۱۹۱۷، افشای متن تلگرافی که آرتور زیمرمان، وزیر امور خارجه آلمان برای مکزیک فرستاده بود در نشریات آمریکایی، بسیاری از آمریکاییها را خشمگین کرد.
زیمرمان در این تلگراف از دولت مکزیک خواسته بود که در جنگ به نفع آلمان و علیه آمریکا وارد عمل شود. او وعده داده بود که در مقابل مکزیک از کمکهای مالی آلمان برخوردار خواهد شد و آلمان به مکزیک کمک خواهد کرد تا ایالتهای تگزاس، نیومکزیکو و آریزونا را از آمریکا پس بگیرد.
ورود آمریکا به جنگ جهانی اول
در 6 آوریل 1917، ایالات متحده به طور رسمی به آلمان اعلام جنگ کرد. ویلسون در پیام جنگی خود گفت: “جهان باید برای دموکراسی ایمن شود.”
ورود آمریکا به جنگ جهانی اول و اهداف آن
آلمانی ها، به ویژه قیصر ویلهلم، توسط مبلغان آمریکایی به عنوان هیولاهای شیطانی معرفی شدند.
در 8 ژانویه 1918، ویلسون اهداف جنگ آمریکا را به وضوح در مجموعه ای از اصول به نام “چهارده نقطه” ترسیم کرد. اینها شامل خودمختاری ملی، میثاق های باز (معاهدات)، خلع سلاح، آزادی دریاها، تجارت آزاد، لهستان آزاد و (مهمتر از همه)، جامعه ملل (که امنیت جمعی را تامین می کند) بود.
چهارده امتیاز با شور و شوق مورد استقبال بسیاری از مردم در سراسر جهان قرار گرفت.
از سوی دیگر، برخی از رهبران اروپایی ویلسون را ساده لوح، اخلاق گرا و متکبر می دانستند. جورج کلمانسو گفت: «خدا ده فرمان را به ما داد و ما آنها را زیر پا گذاشتیم. ویلسون چهارده امتیاز را به ما می دهد؛ خواهیم دید.”
ویلسون همچنین جنگ را به عنوان یک جنگ صلیبی برای دموکراسی به تصویر کشید.
در این بین تبلیغات علیه آلمان ها به شدت در آمریکا گسترش یافت؛ زبان و فرهنگ آلمانی در ایالات متحده طرد شد، ارکسترهای آمریکایی از آثار موسیقی آلمانی اجتناب کردند، روزنامه های آلمانی زبان تعطیل شدند؛ خدمات کلیساهای آلمانی زبان متوقف شد. حتی بیماری سرخک آلمانی را “سرخک آزادی” می نامیدند.
افراد با نام خانوادگی آلمانی را انگلیسی کردند و همچنین سایر افراد غیرانگلیسی تبار تشویق شدند تا کاملا آمریکایی شوند.
در این بین تولیدات صنعتی در طول جنگ رونق گرفت و به کمبود کارگران منجر شد، همچنین قدرت اتحادیه های کارگری افزایش یافت و 1 میلیون زن وارد نیروی کار شدند.
آزادی بیان محدود شد و مطبوعات حق نداشتند علیه ورود آمریکا به جنگ قلم بزنند.
اولین سربازان آمریکایی در ژوئن 1917 در فرانسه فرود آمدند (اما این فقط یک نیروی اولیه کوچک بود). ورود نیروهای اعزامی آمریکا (AEF) بسیار تدریجی بود. اما تا پایان جنگ، 2 میلیون بیشتر می رسید.
اولین حمله آمریکایی ها در 28 می 1918 در روستای Continie رخ داد.
در ژوئن 1918، در بلو وود، نیروهای آمریکایی پیشروی آلمان را متوقف کردند.
یکی از سربازان مشهور آمریکایی آلوین یورک بود که در اصل یک صلح طلب بود. در میوز-آرگون، زمانی که یگانش به دام افتاد، 25 سرباز آلمانی را کشت و 100 نفر دیگر را تسلیم کرد.
در طول جنگ جهانی اول، ایالات متحده آمریکا کمترین تلفات نظامی یعنی 117 هزار نفر متحمل شد.
گفتنی است، بسیاری از رهبران سیاسی آینده آمریکا در جنگ جهانی اول خدمت کردند، از جمله هری ترومن، جورج مارشال و جورج پاتون.