فهرست مطالب
ششم تیرماه 1287 شمسی مصادف با ژوئن 1908 میلادی، سالروز قیام مردم تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان علیه استبداد محمدعلی شاه قاجار است.
تاریخ ایران؛
به گزارش ره آورد نیوز، بیاعتنایی محمدعلی شاه قاجار به مشروطیت و مخالفت با مشروطهخواهان و سرکوبی آنان و نیز به توپ بستن مجلس شورای ملی، مردم ایران را به شورش واداشت و در این راه، مردم تبریز از دیگران پیشی گرفتند.
در حالی که با به توپ بستن مجلس در ۲ تیر ۱۲۸۷، مشروطهخواهان در تهران و بسیاری از شهرهای دیگر کشور، طی مدت کوتاهی شکست خوردند و دستگیر یا متواری شدند، اما در تبریز مقاومت مجاهدان مشروطه، نیروهای سلطنتی را عقب راندند و به مشروطهخواهان در دیگر نقاط کشور انگیزه و امید بخشیدند.
ره آورد نیوز را در اینستاگرام دنبال کنید؛ روی نوشته کلیک کنید…
مقاومت مردم تبریز، یازده ماه (از ۲ تیر ۱۲۸۷ تا ۹ اردیبهشت ۱۲۸۸) طول کشید و عاقبت با دخالت قوای روس و متواری شدن رهبران مشروطه پایان یافت.
این قیام، یکی از رویدادهای مهم و تأثیرگذار در جنبش مشروطه ایران به شمار میآید.
در این میان دو تن از رادمردان تبریز به نامهای ستارخان (سردار ملی) و باقرخان (سالار ملی) به جمع مردم پیوستند و به رهبری قیام مردمی پرداختند.
این دو با همراهی مردم، در مقابل قشون عظیم محمدعلی شاه قاجار به مدت 11 ماه مقاومت کرده و از ورود نیروهای دولتی به شهر ممانعت کردند.
در اواخر، چون کار اهالی تبریز به خاطر محاصره و نرسیدن آذوقه سخت شده بود، پس از مذاکره با نمایندگان روس و انگلیس و تصویب آن دو دولت، قرار بر این شد که عدهای از نیروهای روس وارد تبریز شوند.
با ورود نیروهای روسیه به تبریز، محاصره این شهر پایان یافت و قشون غارتگر محمدعلی شاه از اطراف تبریز متفرق شدند.
در عین حال، چون به دلیل حضور قوای روس در تبریز، موقعیت خطرناکی برای ستارخان و باقرخان ایجاد شده بود، این دو به همراه تعداد دیگری از آزادی خواهان به سفارت عثمانی در تبریز رفتند.
احمد کسروی در کتاب تاریخ مشروطه ایران در خصوص امیدی که آزادی خواهان تبریز به مشروطه خواهان دادند، مینویسد: «مشروطه خواهان در تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان میدان یافته و با برپا گردانیدن ادارهها و دیگر کارهای بزرگ پرداختند؛ آزادیخواهان در همه جا شادمان گردیده و از برافتادن مشروطه بی بیم شدند، و دور تهران و دیگر شهرها جنبش ها آغاز شد.»
«از سوی دیگر بیگانگان که بکوششهای تبریزیان ارج نگزارده امیدی به پیشرفت آن نمیداشتند از این فیروزی ناچار گردیدند اندیشه و گفتار خود را دیگر گردانند».
اما سرانجام این مقاومت مردم دلیر تبریز به پایان رسید.
پس از حدود یکسال محاصره تبریز به دست دولتیان و قوای روس، کسروی مینویسد: «گرسنگی در شهر افزون میبود. از نیمه های فروردین کنسولگریهای روس و انگلیس با دستور سفارتخانه های خود از تهران، بار دیگر با آزادی خواهان تبریز بگفتگو پرداخته، به میانجیگری کوشیدند. اینان امید داشتند که آزادی خواهان از فشار گرسنگی در شهر، در پی مشروطه نبوده و آسانتر رام شوند، لیکن ایشان سر رام شدن نمیداشتند و پس از گفتگو ها برای آشتی چنین شرط کردند: 1) شاه مشروطه را بپذیرد 2)کسی را به گناه آزادیخواهی نگیرد 3) همه سپاهیان که شهر را محاصره کرده اند متفرق شوند 4) آزادیخواهان تفنگ خود را نزد خود نگه دارند 5) والی آذربایجان باید از خود مردم باشد.»
مشخص بود محمد علی شاه این شرایط را نمی پذیرد.
مطالب مرتبط…
به توپ بستن مجلس شورای ملی توسط لیاخوف روس