انقلاب آمریکا

نقش فرانسه در پیروزی انقلاب آمریکا

انقلاب آمریکا

انقلاب آمریکا مطمئناً از آن جمله انقلاب‌هایی است که اگر کشور خارجی در آن مداخله نمی‌کرد، شاید هیچگاه به پیروزی نمی‌انجامید.

 

به گزارش ره آورد نیوز، اما در انقلاب آمریکا باید دید حضور فرانسوی ها چقدر برای آمریکایی‌ها و انقلابشان حیاتی بود؟

 

تاریخ جهان؛

یک تابلوی رنگ روغن نماد تسلیم بریتانیا در یورک‌تاون، که اکنون در کاخ کنگره‌ی آمریکا آویزان است، کاملاً مشارکت فرانسوی‌ها در انقلاب آمریکا را به تصویر می‌کشد.

 

انقلاب آمریکا

در حالی که ژنرال مستعفی بریتانیایی در مرکز تصویر آماده می شود تا شمشیر خود را تحویل دهد، از یک طرف توسط مجموعه‌ای از آمریکایی ها، زیر پرچم در حال اهتزاز آمریکا و از طرف دیگر توسط افسران و داوطلبان فرانسوی، که زیر پرچم سفید و طلایی پادشاهان بوربون فرانسه، قرار گرفته است.

 

ره آورد نیوز را در اینستاگرام دنبال کنید؛ روی نوشته کلیک کنید…

 

تصمیم جان ترامبول هنرمند برای به تصویر کشیدن این دو نیرو به عنوان مبارزان در برابر بریتانیا، نشان می دهد که پدران بنیانگذار آمریکا تا چه اندازه به فرانسوی ها در نبرد برای استقلال مدیون بودند.

 

تصمیم ماری-ژوزف پل ایو روخ گیلبرت دو موتیه (که بیشتر به مارکی دو لافایت معروف است) برای ترک فرانسه و عضویت در نیروهای جورج واشنگتن برای بسیاری شناخته شده است.

 

اما لافایت تنها مقدمه‌ای برای حمایت گسترده فرانسه بود، پیشرو رابطه عمیقی بود که برای موفقیت انقلاب حیاتی بود.

 

ما در این یادداشت به پنج موردی اشاره می‌کنیم که فرانسوی ها به آمریکایی ها کمک کردند تا آزادی خود را از بریتانیا کسب کنند.

 

1- فرانسوی‌ها زیربنای ایدئولوژیک انقلاب آمریکا را فراهم کردند

نقش فرانسه در انقلاب آمریکا
 شروع انقلاب آمریکا

“به من یا آزادی بدهید یا مرگ!”

اعلامیه قهرآمیز پاتریک هنری به کنوانسیون دوم ویرجینیا در مارس 1775 میلادی، نقطه عطفی بود و نمایندگان همکار او – از جمله جورج واشنگتن و توماس جفرسون – را متقاعد کرد که به نفع تعهد سربازان ویرجینیا به نبرد انقلابی در آینده رای دهند.

 

سخنان پاتریک هنری بازتاب نوشته های فیلسوف فرانسوی ژان ژاک روسو بود، که اثر تأثیرگذار خود را در سال 1762 میلادی، در قرارداد اجتماعی، با این جمله آغاز کرد: «انسان آزاد به دنیا می آید و در هر جایی در زنجیر است.»

 

در دهه 1760، بنیانگذاران و همتایانشان مشتاقانه فلسفه سیاسی فرانسه را از بر کردند.

 

لارنس کاپلان مورخ از دانشگاه ایالتی کنت می نویسد: «تقریباً برای مستعمره نشینان به یک وظیفه میهن پرستانه تبدیل شد که فرانسه را به عنوان نقطه مقابل انگلیس متخاصم فزاینده تحسین کنند. بریتانیایی ها ممکن است در درگیری جهانی موسوم به «جنگ هفت ساله» از نظر نظامی بر رقبای فرانسوی خود پیروز شده باشند. اما بنیانگذاران آینده آمریکا روشی را که بریتانیایی ها (از نظر آنها) قانون اساسی خودشان را زیر پا گذاشتند، تحقیر کردند و در عوض به فرانسه روی آوردند تا ایده های جدیدی درباره آزادی و استقلال داشته باشند.»

 

ژان ژاک روسو، برای اولین بار، از حاکمیت نه پادشاه، در میان مردم و از نیاز به وضع قوانین برای منافع عمومی صحبت کرد.

 

لفاظی های توماس جفرسون (شامل «همه انسان ها برابر آفریده شده اند») تا حد زیادی مدیون روسو بود.

 

با این حال، تهیه کنندگان قانون اساسی ایالات متحده آمریکا ممکن است بیشتر از بارون دو مونتسکیو الهام گرفته باشند، که در رساله خود به نام روح قوانین استدلال کرد که اجتناب از استبداد مستلزم یک دولت کنترل و تعادل است.

 

بدون ایده‌های این فیلسوفان فرانسوی برای الهام بخشیدن به آنها در زمان‌های سخت، تصور موفقیت‌آمیز انقلاب آمریکا دشوار است.

 

2. فرانسوی‌ها تهدید ژئوپلیتیکی سنگین تری برای بریتانیا بودند

فرانسه که هنوز از شکست خود در جنگ هفت ساله و از دست دادن مستعمرات در سرتاسر جهان، از جمله بیشتر کانادا آگاه بود، انقلاب آمریکا را فرصتی برای انتقام و بازسازی بخشی از امپراتوری خود با هزینه بریتانیا دید.

 

کنت دو ورژن، وزیر امور خارجه فرانسه، از لویی شانزدهم خواست تا از آمریکایی ها حمایت کند و استدلال کرد که «مشاهده این لحظه را برای تحقیر انگلیس رقم خورده است».

 

مشارکت فرانسه آنچه را که در غیر این صورت ممکن بود یک شورش استعماری نامتعارف باشد به یک جنگ مهم تبدیل کرد که پتانسیل تبدیل شدن به یک درگیری جهانی دیگر را داشت.

 

معلوم شد که بریتانیایی ها اشتهای کمی برای این کار نداشتند به ویژه زمانی که دیگر قدرت های اروپایی مانند اسپانیا و جمهوری هلند نشان دادند که مایل به حمایت از استعمارگران هستند.

 

این اتفاق محاسبات ژئوپلیتیکی پذیرش دورنمای یک نبرد طولانی، پرهزینه و جهانی را برای قانونگذاران بریتانیایی دشوار کرد.

 

نقش فرانسه در انقلاب آمریکا

3- کمک های پنهانی فرانسوی‌ها به انقلابیون

یک عصر در دسامبر 1775، بنجامین فرانکلین، نماینده کنگره دوم قاره ای – و عضو کمیته مکاتبات مخفی آن که ارتباطات خارجی را انجام می داد – به همراه چهار نفر از همکارانش در سکوت به تالار نجاران فیلادلفیا رفتند تا کاری را که بریتانیایی ها انجام می دادند، انجام دهند.

 

آنها برای ملاقات با ژولین الکساندر دو بونولوار، فرستاده مخفی رژیم فرانسه آمده بودند. این جلسه مخفیانه بذرهای یک رابطه پنهانی قوی بین انقلابیون و فرانسه را کاشت که قبل از قراردادهای رسمی 1778 بین این دو بود.

 

گزارش های Bonvouloir به فرانسه مشتاقانه بود. او در مورد مستعمرات گفت: «اینجا همه یک سرباز هستند. تیم مذاکره کننده فرانکلین، سیلاس دین را تحت پوشش یک تاجر به پاریس فرستاد که به دنبال کالایی برای فروش مجدد به بومیان آمریکا بود. تلاش واقعی دین بسیار متفاوت بود: او به دنبال مهندسان نظامی، همراه با لباس، اسلحه و مهمات برای 25000 سرباز بود.» این درخواست ها در عرض دو هفته عملی شد، و او آنچه را که انقلابیون می خواست به دست آوردند و فرانسه به حامی پنهانی انقلاب تبدیل شده بود.

 

هنگامی که خود بنجامین فرانکلین در نوامبر 1776 به پاریس سفر کرد، بسیاری بر این باور بودند که این سفر محرمانه است در حالی که اصلاً چنین نبود.

 

اما محبوبیت فرانکلین نزد اشراف و عموم مردم فرانسه، فشار بیشتری بر دولت فرانسه وارد کرد تا از متحدان جدید خود حمایت کند.

 

تاریخ آمریکا

4. فرانسوی‌ها به لحاظ مالی انقلابیون را حمایت کردند

ایده های بزرگ می توانند بدون داشتن سرمایه پژمرده شوند و بمیرند؛ انقلاب آمریکا یکی از آن ایده‌های بزرگ بود.

 

از همان روزهای اول، قیام آمریکا به تمایل فرانسه برای ارائه اعتباری بدون پایان بستگی داشت که دین و شرکای او را قادر می‌سازد تا تدارکات را برای نیروهای انقلابی محاصره‌شده ارسال کنند.

 

در نهایت، فرانسه حدود 1.3 میلیارد لیور پول و کالاهای مورد نیاز را برای حمایت از شورشیان فراهم کرد.

 

مطالب مرتبط…

روزولت، چرچیل و استالین: اتحاد ناآرام آنها در جنگ جهانی دوم

ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند ولیعهد اتریش و دومینوی ویرانگر تابستان ۱۹۱۴

ورود ایالات متحده آمریکا به جنگ جهانی اول

چرا هیروهیتو، امپراتور ژاپن پس از جنگ جهانی دوم محاکمه نشد؟

 

برآوردها حاکی از آن است که در پیروزی استعمارگران در اکتبر 1777 در ساراتوگا، نقطه عطفی در جنگ، 90 درصد از کل نیروهای آمریکایی سلاح های فرانسوی حمل می کردند و آنها کاملاً به باروت فرانسوی وابسته بودند.

 

این پیروزی فرانسوی ها را بر آن داشت تا خزانه خود را بیشتر باز کنند.

 

هنگامی که این رابطه در اوایل سال 1778 در قراردادهای دوگانه رسمیت یافت (معاهده اتحاد و معاهده رفاقت و تجارت)، جریان تدارکات به همراه تعداد سربازان و ملوانانی که از اقیانوس اطلس عبور می کردند تا برای آرمان آمریکا بجنگند، افزایش یافت.

 

تقریباً 12 هزار سرباز فرانسوی به همراه حدود 22 هزار پرسنل نیروی دریایی با 63 کشتی جنگی به انقلاب آمریکا خدمت کردند.

 

لافایت یکی از اولین و برجسته ترین افسرانی بود که به انقلاب آمریکا ملحق شد.

 

کنت دو روکامبو، فرمانده کل نیروهای فرانسوی، نقش مهمی در مهار ناوگان انگلیسی و در لشکرکشی‌های نهایی داشت.

 

کنت دو گراس نیروهای انقلابی را در ویرجینیا با نیروهای فرانسوی از سنت‌دومینگ (هائیتی کنونی) در دریای کارائیب تقویت کرد، سپس نیروی دریایی بریتانیا را در نبرد چساپیک در سال 1781 شکست داد.

 

ارتشی به رهبری واشنگتن، لافایت و روکامبو با هم ضربه قاطعی را به یورک تاون وارد کردند.

 

5. فرانسوی‌ها به انقلابیون تازه کار مشروعیت سیاسی دادند

بدون کمک فرانسه، انقلاب آمریکا به سرانجامی نمی‌رسید.

 

بجز فرانسه، سایر قدرت‌های بزرگ، انقلابیون آمریکایی را صرفاً به عنوان رعایای خیانتکار می‌نگریستند که علیه حاکمان خود شورش می‌کنند.

 

تمایل فرانسه برای مذاکره با دین، فرانکلین و جانشینان آنها به رهبران آمریکایی مشروعیت بخشید.

 

معاهده رفاقت و تجارت در سال 1778 ایالات متحده را به طور رسمی به عنوان یک کشور مستقل به رسمیت شناخت و راه را برای آمریکایی ها برای ادامه تجارت بین المللی باز کرد.

 

با گذشت زمان، فرانسه همچنین از دیگر قدرت‌های بزرگ اروپایی کمک گرفت (اسپانیا در سال 1779 با ایالات متحده متحد شد) در حالی که دیگران کشورها مانند اتریش که هرگز به جنگ نپیوست را کنار گذاشت.

 

پس از تسلیم یورک تاون، حمایت دیپلماتیک فرانسه برای پایان رسمی درگیری، با معاهده پاریس در سال 1783، حیاتی بود.

 

هم فرانسوی‌ها و هم آمریکایی‌ها پیشنهادهای بریتانیا برای توافق‌نامه‌های صلح جداگانه را رد کردند و وزیر خارجه فرانسه ورجنس نقش کلیدی در میانجی‌گری این پیمان داشت.

 

در نهایت، زمانی که بریتانیا و فرانسه اختلافات خود را حل کردند، آمریکایی ها سرانجام معاهده پاریس را امضا کردند.

 

 

درباره‌ی morteza rahavard

دانش آموخته علوم سیاسی

همچنین ببینید

انقلاب روسیه

انقلاب روسیه؛ چرا منشویک‌ها شکست خوردند؟

در جریان انقلاب روسیه این الکساندر کرنسکی به رهبری منشویک‌ها بود که تلاش داشت دموکراسی هرچند نیم‌بند را برای روسیه به ارمغان بیاورد، اما تلاش‌هایش به سرانجام نرسید و بلشویک‌ها که تندرو تر بودند قدرت را قبضه کردند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *