فهرست مطالب
می 1469 میلادی در چنین روزی؛ نیکولو ماکیاولی فیلسوف و نویسنده ایتالیایی متولد شد.
به گزارش ره آورد نیوز، می 1469 میلادی مصادف اردیبهشت 848 شمسی، ماکیاولی که یک میهن پرست و طرفدار سرسخت ایتالیای یکپارچه بود، در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد.
نیکولو ماکیاولی به یکی از پدران نظریه سیاسی مدرن تبدیل شد.
زندگی سیاسی ماکیاولی
ماکیاولی در 29 سالگی وارد خدمات سیاسی در زادگاهش فلورانس شد.
او به عنوان وزیر دفاع، با اجرای سیاست هایی که فلورانس را از نظر سیاسی تقویت میکرد، خود را متمایز کرد.
ماکیاولی به زودی مأموریتهای دیپلماتیکی را برای شاهزادهاش انتخاب کرد، که از طریق آن با شخصیتهایی چون لوئی دوازدهم فرانسه، پاپ ژولیوس دوم، امپراتور روم مقدس ماکسیمیلیان اول و شاید مهمتر از همه برای ماکیاولی، شاهزاده کشورهای پاپ به نام چزاره بورجیا آشنا شد.
ره آورد نیوز را در اینستاگرام دنبال کنید؛ روی نوشته کلیک کنید…
بورجیای زیرک و حیله گر بعدها الهام بخش شخصیت اصلی در رساله سیاسی معروف و تأثیرگذار ماکیاولی به نام شاهزاده (1532) شد.
زندگی سیاسی ماکیاولی پس از سال 1512، زمانی که او مورد توجه خانواده قدرتمند مدیچی قرار گرفت، سیر نزولی پیدا کرد.
او متهم به توطئه، زندان، شکنجه و تبعید مخالفان شد.
کتاب «شهریار» ماکیاولی که قرار بود به معروفترین اثر او تبدیل شود، تلاشی برای به دست آوردن یک پست سیاسی و لطف خانواده مدیچی بود.
اگرچه “شهریار” پس از مرگ ماکیاولی در سال 1532 به صورت کتاب منتشر شد، اما برای اولین بار در سال 1513 به صورت جزوه منتشر شد.
در کتاب شهریار، ماکیاولی دیدگاه خود را از یک رهبر ایده آل اینگونه ترسیم کرد: “برای یک ظالم بیاخلاق و محاسبه گر هدف باید وسیله را برای او توجیه کند.” کتاب “شهریار” نه تنها نتوانست رضایت خانواده مدیچی را جلب کند، بلکه او را در چشم مردم فلورانس منفور کرد.
نیکولو ماکیاولی با نوشتن کتاب شهریار و پایهگذاری مکتب ماکیاولیسم پاسخی غیرمتعارف و بدون هرگونه رودربایستی به چالشهای اخلاقی سیاستمداران داده است و نحوه حکومتداری را نیز آموزش داده است.
جان کلام نظریات ماکیاولی را میتوان در شعر نقش بسته روی جلد کتاب یافت:
میباید روباه بود و تلهها را شناخت میباید شیر بود و گرگها را از تماس رماند
مطالب مرتبط…
فاشیسم چیست؟ / اولین بار از سوی چه کسی مطرح شد؟
ماکیاولی هرگز مورد استقبال منتقدین قرار نگرفت و زمانی که جمهوری فلورانس در سال 1527 دوباره برقرار شد، ماکیاولی مورد سوء ظن بزرگ قرار گرفت. او اواخر همان سال درگذشت، در حالی که از جامعه فلورانسی که زندگی خود را وقف آن کرده بود، ناراحت و دور شد.
در واقع، در نوشتههای طولانیتر و دقیقتری مانند گفتارهایی درباره کتاب “گفتارها” (1517) و “تاریخ فلورانس” (1525)، او خود را اخلاقگرای سیاسی اصولگراتری نشان میدهد.
با این حال، حتی امروزه، اصطلاح «ماکیاولیستی» برای توصیف عملی به کار میرود که برای منفعت و بدون توجه به درستی یا نادرستی انجام میشود.
«فرانسیس بِیکن» نیز درباره ماکیاولی میگوید: «ما به ماکیاولی و نویسندگانی مانند او بدهکاریم. آنها باز و بدون ملاحظه، به جای اینکه بگویند «انسانها باید چه بکنند» به ما گفتند که: انسانها واقعا چه میکنند»