نسل کشی رواندا

نسل کشی در رواندا

نسل کشی رواندا

در جریان نسل کشی رواندا در سال 1994 که به عنوان نسل کشی علیه توتسی ها نیز شناخته می شود، اعضای اکثریت قومی هوتو در کشور آفریقای مرکزی رواندا حدود 800 هزار نفر را به قتل رساندند که اکثراً از اقلیت توتسی بودند.

 

به گزارش ره آورد نیوز، نسل کشی در رواندا که توسط ملی گرایان هوتو در پایتخت کیگالی آغاز شد، با سرعت و به طرز وحشیانه ای در سراسر کشور گسترش یافت.

 

شهروندان عادی توسط مقامات محلی و دولت وقت که توسط قوم هوتو تحریک شده و علیه همسایگان خود سلاح به دست گرفته بودند قتل عام شدند.

 

زمانی که جبهه میهنی رواندا به رهبری توتسی کنترل کشور را از طریق یک حمله نظامی در اوایل ژوئیه به دست آورد، صدها هزار رواندایی کشته شدند و 2 میلیون پناهنده (عمدتا هوتوها) رواندا را ترک کردند، و این امر باعث تشدید وضعیتی شد که قبلاً به یک حمله تمام عیار تبدیل شده بود.

 

در اوایل دهه 1990، رواندا، کشوری کوچک با اقتصاد کشاورزی، یکی از بالاترین تراکم جمعیت را در آفریقا داشت. حدود 85 درصد از جمعیت آن هوتو  و بقیه توتسی بودند؛ البته همراه با تعداد کمی از توا، یک گروه پیگمی که ساکنان اصلی رواندا بودند.

 

رواندا که از سال 1897 تا 1918 بخشی از آفریقای شرقی آلمان بود، پس از جنگ جهانی اول، به همراه کشور همسایه بوروندی، تحت فرمان جامعه ملل به قیمومیت بلژیک تبدیل شد.

 

دوره استعماری رواندا، که طی آن بلژیکی‌های حاکم، اقلیت توتسی‌ها را بر هوتوها ترجیح می‌دادند، گرایش اختلافات قومی را برانگیخت که حتی قبل از اینکه رواندا استقلال خود را به دست آورد، به خشونت منجر شد.

 

یک انقلاب هوتو در سال 1959 حدود 330 هزار توتسی را مجبور به ترک کشور کرد و آنها را به اقلیت کوچکتری تبدیل کرد.

 

در اوایل سال 1961، هوتوهای پیروز، پادشاه توتسی رواندا را مجبور به تبعید کردند و کشور را جمهوری اعلام کردند. پس از همه پرسی سازمان ملل در همان سال، بلژیک رسماً در ژوئیه 1962 به رواندا استقلال داد اما خشونت‌ها با انگیزه قومی در سالهای پس از استقلال نیز ادامه یافت. در سال 1973، یک گروه نظامی سرلشکر جوونال هابیاریمانا، یک هوتوی میانه رو را به قدرت رساند.

 

ره آورد نیوز را در اینستاگرام دنبال کنید؛ روی نوشته کلیک کنید…

 

هابیاریمانا که تنها رهبر دولت رواندا برای دو دهه آینده بود، یک حزب سیاسی جدید به نام جنبش انقلابی ملی برای توسعه (NRMD) تأسیس کرد. او بر اساس قانون اساسی جدیدی که در سال 1978 تصویب شد، به عنوان رئیس جمهور انتخاب و در سال های 1983 و 1988، زمانی که تنها نامزد بود، دوباره انتخاب شد.

 

در سال 1990، نیروهای جبهه میهنی رواندا (RPF) که عمدتاً از پناهندگان توتسی تشکیل شده بود، از اوگاندا به رواندا حمله کردند. هابیاریمانا ساکنان توتسی را به همدستی RPF متهم و صدها نفر از آنها را دستگیر کرد. بین سال‌های 1990 و 1993، مقامات دولتی کشتار توتسی‌ها را هدایت کردند و صدها نفر را کشتند.

 

آتش‌بس در این خصومت‌ها منجر به مذاکرات بین دولت و RPF در سال 1992 شد.

 

در آگوست 1993، هابیاریمانا توافقنامه ای را در آروشا، تانزانیا امضا کرد که خواستار ایجاد یک دولت انتقالی بود که شامل RPF باشد.

 

این توافقنامه‌ی تقسیم قدرت، خشم افراط گرایان هوتو را برانگیخت، که به زودی برای جلوگیری از آن اقدام سریع و وحشتناکی انجام دادند.

 

نسل کشی رواندا

آغاز نسل کشی رواندا

در 6 آوریل 1994، هواپیمای حامل هابیاریمانا و رئیس جمهور بوروندی، سیپرین نتاریامیرا، بر فراز شهر کیگالی، پایتخت این کشور، سرنگون شد و هیچ جانی باقی نماند. (هرگز به طور قطعی مشخص نشده است که چه کسانی مقصر بودند. برخی افراط گرایان هوتو را مقصر می دانند، در حالی که برخی دیگر رهبران RPF را مقصر می دانند.)

 

در عرض یک ساعت پس از سقوط هواپیما، گارد ریاست جمهوری به همراه اعضای نیروهای مسلح رواندا (FAR) و گروه های شبه نظامی هوتو موسوم به Interahamwe (“آنهایی که با هم حمله می کنند”) و Impuzamugambi (“کسانی که همان هدف را دارند” ) موانع و سنگرها را برپا کرد و شروع به سلاخی توتسی ها و هوتوهای میانه رو بدون مجازات کرد.

 

در میان اولین قربانیان این نسل کشی، آگاته اویلینگیمانا، نخست وزیر میانه رو هوتو و 10 حافظ صلح بلژیکی بودند که در 7 آوریل کشته شدند.

 

این خشونت یک خلاء سیاسی ایجاد کرد که در آن یک دولت موقت از رهبران تندرو قدرت هوتو از فرماندهی عالی نظامی در آوریل وارد شد. کشته شدن نیروهای حافظ صلح بلژیکی در این میان باعث خروج نیروهای بلژیکی شد و سازمان ملل دستور داد که نیروهای حافظ صلح فقط پس از آن از خود دفاع کنند.

 

کشتار در سراسر رواندا گسترش می یابد

کشتار جمعی در کیگالی به سرعت از آن شهر به بقیه رواندا سرایت کرد. در دو هفته اول، مدیران محلی در مرکز و جنوب رواندا، جایی که اکثر توتسی‌ها زندگی می کردند، در برابر نسل کشی مقاومت کردند. پس از 18 آوریل، مقامات کشوری نیروهای مقاومت را حذف کردند و تعدادی از آنها را کشتند.

 

مقامات به قاتلان غذا، نوشیدنی، مواد مخدر و پول پاداش دادند. ایستگاه های رادیویی تحت حمایت دولت شروع به فراخوانی از شهروندان عادی رواندا کرد تا همسایگان خود را به قتل برسانند. در عرض سه ماه، حدود 800 هزار نفر سلاخی شدند.

 

در همین حین، RPF جنگ را از سر گرفت و جنگ داخلی در کنار نسل کشی بیداد کرد. در اوایل جولای، نیروهای RPF کنترل بیشتر کشور از جمله کیگالی را به دست آورده بودند.

 

در پاسخ، بیش از 2 میلیون نفر که تقریباً همگی هوتوها بودند، رواندا را ترک و به اردوگاه‌های پناهندگان در کنگو (که در آن زمان زئیر نامیده می‌شد) و دیگر کشورهای همسایه تجمع کردند.

 

پس از پیروزی، RPF یک دولت ائتلافی مشابه آنچه در آروشا توافق شده بود، با پاستور بیزیمونگو، هوتو، به عنوان رئیس جمهور و پل کاگامه، توتسی، به عنوان معاون رئیس جمهور و وزیر دفاع تأسیس کرد.

 

حزب NRMD هابیاریمانا، که نقش کلیدی در سازماندهی نسل کشی ایفا کرده بود، غیرقانونی اعلام و قانون اساسی جدیدی که در سال 2003 تصویب شد، اشاره به قومیت را حذف کرد.

 

قانون اساسی جدید با انتخاب کاگامه برای یک دوره 10 ساله به عنوان رئیس جمهور رواندا و اولین انتخابات قانونگذاری این کشور به دنبال داشت.

 

نسل کشی رواندا

پاسخ بین المللی نسب به نسل کشی در رواندا

همانطور که در مورد جنایات انجام شده در یوگسلاوی سابق تقریباً در همان زمان، جامعه بین المللی تا حد زیادی در طول نسل کشی رواندا در حاشیه باقی ماند.

 

رای شورای امنیت سازمان ملل متحد در آوریل 1994 منجر به خروج بیشتر عملیات حافظ صلح سازمان ملل (UNAMIR) شد که پاییز قبلی برای کمک به انتقال دولتی تحت توافق آروشا ایجاد شد.

 

با گسترش گزارش‌های مربوط به نسل‌کشی، شورای امنیت در اواسط ماه مه به تأمین نیروی قوی‌تر شامل بیش از 5000 سرباز رأی داد. با این حال، زمانی که آن نیرو به طور کامل وارد شد، نسل کشی ماه ها به پایان رسیده بود.

 

در یک مداخله جداگانه فرانسه که توسط سازمان ملل تصویب شد، نیروهای فرانسوی در اواخر ژوئن از زئیر وارد رواندا شدند. در مواجهه با پیشروی سریع RPF، آنها مداخله خود را به یک “منطقه بشردوستانه” که در جنوب غربی رواندا راه اندازی شده بود، محدود کردند که جان ده ها هزار توتسی را نجات داد، اما به برخی از توطئه کنندگان نسل کشی – متحدان فرانسوی ها در زمان حکومت هابیاریمانا – کمک کرد تا فرار کنند.

 

پس از نسل‌کشی رواندا، بسیاری از شخصیت‌های برجسته جامعه بین‌المللی از بی‌توجهی عمومی جهان خارج نسبت به این وضعیت و عدم اقدام آن برای جلوگیری از وقوع این جنایات ابراز تاسف کردند.

 

همانطور که پطرس پطرس غالی دبیرکل سابق سازمان ملل به برنامه خبری PBS Frontline گفت: «شکست رواندا 10 برابر بیشتر از شکست یوگسلاوی است. چون در یوگسلاوی جامعه بین المللی علاقه مند بود و درگیر اما در رواندا هیچ کس علاقه ای به مداخله نداشت.»

 

بعدها تلاش هایی برای اصلاح این انفعال صورت گرفت.

 

در سپتامبر 1998، دادگاه کیفری بین‌المللی رواندا (ICTR) اولین محکومیت را برای نسل‌کشی پس از محاکمه صادر کرد و ژان پل آکایسو را به‌خاطر اعمالی که به عنوان شهردار شهر تابا در رواندا انجام داد و بر آن نظارت داشت، مجرم اعلام کرد.

 

محاکمه های نسل کشی رواندا

در اکتبر 1994، دادگاه کیفری بین‌المللی برای رواندا (ICTR)، واقع در تانزانیا، به عنوان امتداد دادگاه کیفری بین‌المللی برای یوگسلاوی سابق (ICTY) در لاهه تأسیس شد که اولین دادگاه بین‌المللی از زمان دادگاه نورمبورگ در سال 1945 بود.

 

در سال 1995، ICTR شروع به محاکمه تعدادی از افراد عالی رتبه به دلیل نقش آنها در نسل کشی رواندا کرد.

 

این روند دشوارتر شد زیرا محل نگهداری بسیاری از مظنونان ناشناخته بود.

 

محاکمه ها در یک دهه و نیم بعد نیز ادامه داشت، از جمله محکومیت سه مقام ارشد سابق دفاعی و نظامی رواندا در سال 2008 به دلیل سازماندهی نسل کشی.

 

مطالب مرتبط…

روزولت، چرچیل و استالین: اتحاد ناآرام آنها در جنگ جهانی دوم

 

درباره‌ی morteza rahavard

دانش آموخته علوم سیاسی

همچنین ببینید

یواخیم فون ریبنتروپ

یواخیم فون ریبنتروپ: یک چهره پیچیده در آلمان نازی

یواخیم فون ریبنتروپ یک شخصیت محوری و بحث برانگیز در تاریخ آلمان نازی باقی مانده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *